خرد خام

نوشته های محمد تقی جهانبخش

خرد خام

نوشته های محمد تقی جهانبخش

خرد خام

محمد تقی جهانبخش - کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمدجواد ظریف» ثبت شده است

بیانیه سوئیس؛ افسار پاره برای ما یا آنها؟

دوشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۴۹ ق.ظ

مذاکرات هسته‌ای میان جمهوری‌اسلامی ایران و گروه 1+5، در دومین گام و این بار در لوزان سوییس ادامه یافت و طی آن «راه‌حل‌هایی در مورد مؤلفه‌های مهم برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)» شناسایی شد و نتیجه آن طی یک «بیانیه مطبوعاتی» اعلام گردید. بر این اساس ایران و گروه 1+5 تفاهم کرده‌اند تا بر روی راه‌حل‌هایی که به عادی شدن پرونده هسته‌ای ایران خواهد انجامید، برای حصول به توافق جامع کار کنند. تفاهمات صورت گرفته در سیزدهم فروردین امسال، بستری برای توافق جامع نهایی میان طرفین خواهد بود. ازاین‌رو باید گفت که «بیانیه سوییس» آغاز راهی دشوار برای گروه مذاکره‌کننده هسته‌ای است که باید برای تأمین منافع ملی کشور در برابر زیاده‌خواهی طرف مقابل، تلاش و مقاومت نمایند.

پس از قرائت بیانیه مشترک مطبوعاتی، موافقت‌ها و مخالفت‌های فراوانی در سطوح مختلف صورت گرفت. به‌طور عمده شاهد مخالفت‌هایی در ابعاد داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی هستیم. نخست‌وزیر جنگ‌طلب رژیم صهیونیستی مهم‌ترین مخالف بین‌المللی تفاهمات صورت گرفته است. در سطح منطقه‌ای سران برخی کشورهای عربی منطقه در ادامه سیاست‌های خصمانه خود علیه جمهوری‌اسلامی ایران، به مخالفت با روند توافقات پرداخته‌اند. در سطح داخلی نیز عده‌ای که «دلواپس» منافع ملی هستند، در ایران و ایالات‌متحده آمریکا به تخفیف دستاوردهای مذاکرات هسته‌ای پرداخته و آن‌را با عناوین مختلف مورد هجمه قرار داده‌اند. پیرامون این مسئله و در راستای فهم بهتر آن ذکر نکاتی چند، خالی از لطف نیست.

1- مذاکره اصولاً جریانی است که هر یک از طرفین برای خود منافعی تعریف و برای کسب آن وارد گفتگو می‌شوند. از این منظر مذاکره محل بده ـ بستان سیاسی است که طرفین امتیازاتی داده و در مقابل منافعی کسب می‌کنند. بدیهی است که نمی‌توان انتظار داشت یک‌طرف تمام منافع را ببرد و طرف دیگر دست‌خالی باشد. با این‌حال تجربه چنین مذاکراتی در روابط بین‌الملل وجود دارد. معاهده ورسای 1919، میان دول پیروز جنگ جهانی اول و آلمان به‌عنوان دولت شکست‌خورده مصداق این نوع مذاکره است و نتایج آن نیز مشخص است. بسیاری آغاز جنگ جهانی دوم توسط آلمان را ناشی از تحقیر تاریخی ناشی از معاهده ورسای می‌دانند.

فارغ از نتایج مذاکراتی ازاین‌دست، باید این سؤال را پرسید که آیا چنین مذاکره‌ای در شرایط فعلی قابل انجام است؟ پاسخ حتماً منفی است. هیچ‌یک از طرفین مذاکره در شرایطی نیستند که در بازی با حاصل جمع صفر (برد ـ باخت) شرکت کنند؛ یعنی نه ایران توانایی تحمیل همه خواسته‌های خود به‌طرف مقابل را دارد و نه 1+5 در موقعیتی است که ایران را در گوشه رینگ به پذیرش زیاده‌خواهی‌های خود وادارد. در این شرایط منطق اعتدالی حکم می‌کند که بازی برد ـ برد در دستور کار قرار گیرد. تا طرفین از نتایج مذاکره رضایت داشته باشند.

2- مقامات ایران با این فرض که بازی با حاصل جمع صفر ممکن نیست، پیوسته بر بازی برد ـ برد تأکید داشته‌اند. به این معنا که هیچ‌یک از طرفین در پایان بازی احساس خسارت نکنند. در جانب ایران «برد» می‌تواند مرادف با به رسمیت شناخته شدن فعالیت‌های هسته‌ای کشور، رفع تحریم‌های بین‌المللی و حفظ چارچوب برنامه هسته‌ای باشد. در سوی دیگر رفع نگرانی‌های غرب-ساخته از صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری‌اسلامی ایران می‌تواند احساس برد را در طرف 1+5 به‌وجود آورد. بدیهی است که از این منظر مذاکرات هسته‌ای بازنده‌ای نخواهد داشت و طرفین هر یک به منافعی که در پی آن بوده‌اند خواهند رسید.

2- بر اساس بیانیه سوییس، طرفین مذاکره بر پیگیری راهکارهایی برای حل مناقشه هسته‌ای تفاهم کرده‌اند. در این چارچوب اقدامات ایران مشخصاً در جهت اعتمادسازی بوده و از هیچ‌یک از منافع خود دست نکشیده است. بر این اساس ایران چارچوب برنامه هسته‌ای خود را حفظ کرده و غنی‌سازی را در سطح صنعتی و در سایت نطنز دنبال می‌کند؛ هیچ‌یک از تأسیسات هسته‌ای ایران تعطیل نمی‌شوند؛ تحقیق و توسعه در بالاترین سطح ادامه یافته و مهم‌تر از همه اینکه تمامی تحریم‌های سه‌گانه اعمال‌شده پیرامون برنامه هسته‌ای پس از اجرایی شدن توافق جامع لغو خواهند شد. در این میان تنها لغو تحریم‌های ایالات‌متحده ظاهرا منوط به تأیید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مبنی بر انجام تعهدات ایران بر اساس مفاد مقرر، شده است.

طرف مقابل اما از مواضع گذشته خود عقب‌نشینی کرده است. در تحریم‌های شش‌گانه صورت گرفته توسط شورای امنیت علیه برنامه هسته‌ای کشورمان بر توقف فعالیت‌ها، برچیده شدن تأسیسات و نابود کردن اماکن تأکید شده بود و در این راستا طرف غربی اصولاً هیچ سطحی از فعالیت برای ایران را نمی‌پذیرفت. به‌علاوه علی‌الدوام از «گزینه های روی میز» ازجمله حمله نظامی سخن می‌گفت. در جریان توافق سوییس آقای «کری» اذعان می‌کند که نمی‌توانیم ملت ایران را به‌زانو درآوریم و «اوباما» می‌گوید که اعمال تحریم‌های بیشتر سبب پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران می‌شود. اما بر اساس راه حل های توافق شده، گروه 1+5 می‌پذیرد که ایران غنی‌سازی صنعتی داشته باشد؛ رآکتور آب‌سنگین اراک، آب‌سنگین باقی بماند؛ تحریم‌های اعمال‌شده علیه برنامه هسته‌ای ایران لغو شوند؛ و تحقیق توسعه هسته‌ای ادامه یابد.

بر این اساس جمهوری‌اسلامی ایران توانسته است در جریان مذاکرات با 1+5، علیرغم زورگویی‌ها و زیاده‌خواهی‌های طرف غربی غنی‌سازی صنعتی را در سطحی قابل‌قبول حفظ کند، طرف مقابل را به لغو تحریم‌های غیرقانونی و ناعادلانه مجاب کرده، چارچوب فعالیت‌های هسته‌ای را حفظ نموده و همه تأسیسات خود را فعال نگاه دارد. به‌بیان‌دیگر ایران بر تمامی اصول و محورهای اصلی خود اصرار داشته و توانسته است در جریان مذاکرات از حقوق ملت در مقابل زورگویی‌های طرف مقابل دفاع نماید و خط قرمزهای خود را به‌طرف مقابل بقبولاند؛ و این‌طرف مقابل است که در برابر منطق صحیح مذاکره‌کنندگان که برخاسته از انقلاب اسلامی است، ناگزیر از عقب‌نشینی و پذیرش چارچوب‌های مدنظر جمهوری‌اسلامی ایران شده‌اند.

4- گروه مذاکره‌کننده جمعی از مجرب‌ترین و متعهدترین دیپلمات‌ها و کارشناسان کشور هستند. آقای دکتر ظریف به‌عنوان مسئول گروه، دیپلماتی ورزیده، باتجربه، متعهد، متدین و دارای احترام بین‌المللی است که تسلط فوق‌العاده‌ای بر حقوق و روابط بین‌الملل دارند. آقای دکتر عراقچی و دیگر اعضا نیز هر یک سابقه طولانی فعالیت‌های دیپلماتیک را در کارنامه خود دارند. علاوه بر این، مذاکره‌کنندگان از آراء صاحب‌نظرانی مانند آقای دکتر ممتاز بهره‌مند هستند که یکی از وزنه‌های حقوق بین‌الملل در داخل و خارج از کشور محسوب می‌شوند. به این‌ها باید مشاوره صاحب‌نظران دیگر در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و فنی را نیز اضافه کرد. اعتماد به این جمع کارشناسی که از تاییدات و رهنمودهای مقام معظم رهبری بهره‌مند هستند، دور از منطق به‌نظر نمی‌رسد.

5- نقادی و «دلواپسی» منافاتی با اعتماد به «فرزندان انقلاب» ندارد اما باید میان انتقاد به عملکرد گروه هسته‌ای و تخفیف دستاوردهای آنان تفکیک قائل شد. در واقع باید گفت که انتقاد به عملکرد مذاکره‌کنندگان آن‌هم با اتکا به «فکت شیت آمریکایی» و تخفیف دستاوردهای آنان چندان صحیح نیست و می تواند منجر به تشویش ذهن مردم شود که در این‌صورت «نقد مشفقانه» که حتماً هدف منتقدین است، موضوعیت نخواهد داشت. در چنین شرایطی برای پاسخ دادن به انتقادات مطرح‌شده باید وارد جزئیات مذاکره شد که این امر در شرایط فعلی که مذاکرات در جریان است، ممکن است راهبردهای مذاکره‌کنندگان برای طرف غربی را افشاء و کار را برای گروه مذاکره‌کننده در مسیر دشوار پیش رو سخت‌تر کند.

6- بیانیه سوییس مخالفت نتانیاهو، سران برخی کشورهای منطقه، جنگ‌طلبان و دست راستی‌های آمریکا و کسانی مانند بنی‌صدر را برانگیخته است. اگر عصبانیت واقعی دشمنان از عملکردمان ملاک تشخیص رفتار صحیح است، به‌نظر می‌رسد توصیف دستاوردهای جمهوری‌اسلامی ایران در مذاکرات اخیر با عنوان «اسب زین شده را دادهایم و افسار پاره تحویل گرفتهایم»، رفتن به راه ناصواب باشد. خوب است در کنشگری سیاسی میان «فراگردهای سیاسی داخلی» و «منافع ملی» تمیز داده و در شب عزای سران جنگ‌طلب آمریکا و رژیم صهیونیستی، همراه با مردم مقاوم کشورمان شادمان باشیم و فراموش نکنیم که رعایت انصاف و عدالت به تقوا نزدیک‌تر است.


1- پیوند این مطلب در بهارنیوز

2- پیوند این مطلب در فرجام نیوز

3- پیوند این مطلب در قدس آنلاین

4- پیوند این مطلب در فرارو

5- پیوند این مطلب در تابناک

 

تأملی بر همایش دلواپسیم

چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۰۱ ب.ظ

همایش دلواپسیم که توسط برخی فعالان سیاسی و رسانه‌ای اصولگرا انجام شد، با واکنش‌های متعددی در روزهای گذشته مواجه بوده است. عده‌ای ـ با دلایل خود ـ به حمایت و گروهی به مخالفت با این همایش، محتوا یا برگزارکنندگان آن پرداخته و گاه مسیر افراط یا تفریط را در این وادی پر لغزش پیموده‌اند.

در بیان صورت‌مسئله باید داستان را از پیش از انتخابات 24 خرداد 92 شروع کرد. در جریان تبلیغات انتخاباتی و بیان آراء و برنامه‌های انتخاباتی نامزدهای محترم پیرامون مسائل کشور، یکی از حوزه‌هایی که به دلایل مختلف طی سالیان گذشته اهمیت بالایی یافته، موضوع سیاست خارجی‌ـ‌ به‌طور عام‌ـ و مسئله انرژی هسته‌ای ـ‌به‌طور خاص‌ـ بود. در جریان تبلیغات «سیمایی»، یک جریان سیاسی که طی این سال‌ها خود را به‌عنوان نماد «مقاومت» در عرصه سیاست خارجی «برساخته» بود، استمرار این مسیر را وعده می‌داد. در سوی دیگر نامزد بعداً پیروز انتخابات قرار داشت که سخن از تعامل سازنده، واقع‌بینانه و مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت ملی با جامعه جهانی سر می‌داد و معتقد بود که علاوه بر سانتریفیوژ، چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد.
ازقضا این شعارها مقبول مردم افتاد و صاحبان انقلاب، روحانی را بر سریر ناآرام قدرت نشاندند. ایشان نیز با نظرداشت وعده‌های انتخاباتی، در چینش وزرا شخصیتی را برای سکان‌داری وزارت امور خارجه برگزید که در میان اهالی سیاست خارجی، فردی انصافاً بی‌نظیر است. مدتی بعد نیز پیگیری پرونده هسته‌ای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه سپرده شد.
مجموعه عوامل دخیل در مسئله هسته‌ای ـ پس از انتخابات ـ تدبیر را در تعامل سازنده با هدف حل این مسئله دید و بدین ترتیب مذاکرات پیرامون مناقشه هسته‌ای با طرف 1+5 جدی‌تر شد. در گام نخست توافق اولیه‌ای تحت عنوان «برنامه اقدام مشترک» حاصل شد که بر اساس آن طرفین می‌بایست اقداماتی را انجام و در یک فرآیند شش‌ماهه‌ی قابل تمدید، مذاکرات را برای رسیدن به راه‌حل نهایی این مسئله ادامه دهند.
در این میان عده‌ای که ـ‌در خوش‌بینانه‌ترین صورت‌ـ راه چاره مسئله هسته‌ای را در استمرار مسیر گذشته می‌دیدند، پیش و بیش از آن، پس از توافق با 1+5، انتقاداتی را علیه گروه مذاکره‌کننده هسته‌ای و توافق حاصله مطرح نمودند. آخرین اقدام سیاسی این گروه، برگزاری همایشی تحت عنوان «دلواپسیم» بود که با واکنش‌های متفاوتی مواجه شده است. این نوشتار بر آن است تا ضمن توصیف جوانب امر، نکاتی را بر حاشیه این همایش بنگارد؛ باشد که مورد توجه حامیان و منتقدان اتفاقاتی ازاین‌دست قرار گیرد.
1-    نقد و نقادی منصفانه در هر حوزه‌ای، قاعدتاً برخاسته از دلواپسی و دل‌نگرانی برای حفظ اصول، چارچوب‌ها و روش‌های آن حوزه است. نقادی اما در سپهر سیاست می‌تواند مطامع و منافع دیگری نیز دنبال کند و از آن جمله منافع، تخریب رقیب سیاسی و جریان حاکم است که ساحت نقادی منصفانه‌ی متوجه به دغدغه‌های سیاسی و منافع ملی را به سطح بهانه‌جویی‌های معطوف به منافع جریانی و حزبی تقلیل می‌دهد. بنابراین اگر نقد منصفانه، ره‌آورد دلواپسیِ دلواپسان این روزهاست، «دلواپسی» امری تحسین‌شده و قابل‌ستایش است و اگر شقِّ دوم آن مدنظر است، اخلاقاً و منطقاً قابل‌پذیرش نیست.
2-    برای دلواپسی در معنای نخست که منجر به نقد منصفانه در رفتار سیاسی می‌شود، می‌توان بنیان‌هایی در آموزه‌های دینی و سیاسی برخاسته از شریعت یافت که به گمان نگارنده، امربه‌معروف و نهی از منکر در این حوزه قابل ارزیابی است. این آموزه دینی در ساحت سیاست می‌تواند در قالب مفهوم «نقد منصفانه و معطوف به دغدغه» تجلی یابد که به این معنا نیز فارغ از تحلیل‌ها و استدلالات منتقدین، امری نیکو و پسندیده است. بنابراین دلواپسی و نقادی در معنای نخست آن مورد تأکید عقل، دین، آموزه‌های دینی و منطق مواجهه با مخالفان سیاسی است. ازاین‌روست که در آموزه‌های دینی، کلام بزرگان، بیانات رهبری و تأکیدات رییس‌جمهور محترم، به‌دفعات بر نقد سازنده و مشفقانه تأکید شده است و ازهمین‌روست که دولت و حامیان آن می‌بایست آستانه تحمل سیاسی و توان نقدپذیری خود را ارتقاء بخشیده و از مجموعه رسانه‌های در دسترس جهت گفتگو با منتقدین، پاسخگویی به ابهامات و کاهش نگرانی‌های احتمالی به وجود آمده که متأسفانه با رفتارهای خارج از قاعده برخی ـ‌در لباس انتقاد از دولت‌ـ در سطح جامعه و افکار عمومی پمپاژ می‌شود، استفاده نموده، و به ترویج فضای گفتگو و انتقاد در کشور و بازتولید ارزش‌های اخلاقی این حوزه ـ که در سالیان گذشته آسیب جدی دیده است ـ کمک نماید.
بدیهی است انتقادات صورت گرفته در این حوزه الزاماً سازنده نبوده و بر عملکرد دولت وارد نیست اما به‌هرحال از دولت جدید انتظار می‌رود که به اعطای آزادی‌های مدنی، سیاسی و اجتماعی به منتقدان و حتی اندک مخالفان بهانه‌جو و نیز گسترش فضای گفتگو و مدارای سیاسی بیش‌ازپیش اهتمام داشته باشد.
3-    نکته دیگری که می‌بایست مورد مداقه قرار گیرد، «چیستی» و «چرایی» دلواپسی است. در این باب نخستین سؤال این است که فارغ از کیستی دلواپسان، به‌راستی چرا عده‌ای امروز این‌قدر دلواپس‌اند؟ و این دلواپسی‌ها برای چیست؟ مگر در جمهوری اسلامی چه اتفاقی افتاده که این‌قدر دل‌های عده‌ای نگران شده؟ آیا این نگرانی واقعی است یا «برساخته» رسانه‌ای دلواپسان؟
بر اساس گزارش ایسنا، در همایش برگزارشده، از موضوعات مختلفی سخن به میان آمده که توافقنامه ژنو و مسئله هسته‌ای در آن جز در مواردی به حاشیه رفته و در آن موارد نیز به‌کلی گویی اکتفا شده است. به‌بیان‌دیگر باید گفت که همایش «دلواپسیم» نه آن‌طور که گفته‌شده، «گردهمایی بزرگ منتقدین توافق ضعیف» که تجمع سیاسی مخالفان دولت امروز و کارگزاران و حامیان دولت گذشته بوده است.
همان‌طور که گفته شد در باب چیستی و چرایی دلواپسی دلواپسان این روزها، نکات چندان قابل‌توجه و مستدلی را نمی‌توان در فحوای این همایش یافت. به‌راستی اگر این دلواپسان، دلواپس‌اند، آیا راه بهتر، مؤثرتر و کم‌هزینه‌تری برای ابراز دلواپسی خود نداشته و ندارند؟
به گمان نگارنده، برگزاری نشست‌های دانشگاهی، پرداختن اصولی، علمی و مبنایی به توافقنامه، نقد مستدل این توافق، بیان ایرادات و ارائه پیشنهادات و راهکارهاست که می‌تواند راهگشای مذاکرات آینده باشد. واقعاً این سؤال مطرح است که اگر دلواپسان به‌راستی دلواپس بودند، چرا چنان نکردند و چرا چنین کردند؟ آیا اگر اساتید مبرز علوم سیاسی، روابط بین‌الملل و حقوق بین‌الملل به دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشی دعوت می‌شدند و به بحث و تبادل‌نظر منطقی فارغ از منافع سیاسی جریانی و گروهی پرداخته می‌شد، نیکوتر نبود؟ آیا اگر گروهی از منتقدان متخصص توافق ژنو، به‌طور فردی یا جمعی انتقادات کارشناسانه، منصفانه و مستدلی را در نشریات یا سایر رسانه‌های جمعی مطرح می‌کردند و حامیان توافق نیز به‌طور فردی یا جمعی آن استدلال‌ها را می‌پذیرفتند یا به آن پاسخ می‌دادند، شایسته‌تر و مفیدتر نبود؟ و نمی‌شد از دل این مباحث کارشناسانه راهکارهایی به دولت‌مردان ارائه کرد؟
4-    نگارنده این سطور مدعی بی‌نقص بودن توافق صورت گرفته یا مخالف با نقد رفتارهای سیاسی حاکمان نیست. آنچه مورد بحث در این نوشته است، چرایی و چگونگی مواجهه با رخدادهای سیاسی است. به نظر می‌رسد فارغ از همه ملاحظات، نقادی روشمند، مداراجویانه و غیر خصمانه است که می‌تواند موجب بهبود تصمیمات و نتایج حاصل از آن باشد و دلواپسی‌ها را کاهش دهد نه برگزاری تجمعات سیاسی که در آن منافع ملی به مسلخ مطامع سیاسی و گروهی برده می‌شود.
5-   یکی از دلایلی که پذیرفتن نیت خیرخواهانه را از دلواپسان امروز دشوارتر می‌کند، رفتارهای سؤال‌برانگیز گذشته ایشان است. به‌راستی اگر این برادران دلواپس انقلاب و منافع ملی هستند و لازمه ابراز آن را برگزاری همایش و تجمع می‌دانند، آن زمان که نرخ بیکاری بالا می‌رفت، تورم افزایش و رشد اقتصادی کاهش می‌یافت، نرخ ارز چند برابر می‌شد، ارزش پول ملی در حال سقوط بود، عده‌ای سودای دوستی با مردم اسرائیل را در سر می‌پروراندند و ده‌ها رخداد دیگر به وقوع می‌پیوست، چرا دلواپس نشدند؟ چرا تجمع و همایش به راه نینداختند؟ چرا یادداشت‌های رسانه‌ای منتشر نکردند؟ دلایلی ازاین‌دست است که پذیرفتن ادعای دلواپسی برای آرمان‌های انقلاب را از جانب دلواپسان امروز دشوار و ناممکن می‌کند.
با تمام این اوصاف باید گفت که دلواپسی ـ فی حد ذاته ـ امری پسندیده است و اعتماد به کارگزاران کارآزموده و امتحان پس داده نظام پسندیده‌تر. دلواپسی اگر آن‌طور که بیان شد به‌قصد سازندگی و بهبود امور باشد، لازم و بلکه ضروری است و اگر به‌قصد تخریب و تخطئه باشد، به همان میزان مضر و مخرب. به هر صورت شایسته است که دولت محترم ضمن بهره‌برداری از انتقادات سازنده، فضای گفتگو و تعامل میان بازیگران سیاسی را بیش از گذشته فراهم نماید.
به نظر می‌رسد که باید در شرایط فعلی به تدبیر رهبری معظم انقلاب، درایت رییس‌جمهور محترم و تجربه، توان و تعهد مذاکره‌کنندگان هسته‌ای به‌ویژه آقای دکتر ظریف اعتماد کرد. فراموش نکنیم که ایشان یکی از دیپلمات‌های برجسته کشور است که تلفیقی از تجربه‌ی کار دیپلماتیک و دانش روابط و حقوق بین‌الملل را در چنته دارد و به این اعتبار یکی از برجسته‌ترین دیپلمات ـ دانشوران دنیاست. توانایی های ایشان و سایر مذاکره‌کنندگان ایرانی به یاری خدا تا به امروز به‌طرف مقابل تحمیل‌شده است.
امید نگارنده آن است که همه جریانات سیاسی ضمن درک شرایط خطیر فعلی، ظرفیت‌های سیاسی و اجتماعی خویش را برای تحقق آرمان‌های نظام و انقلاب و عبور از این مناقشه دیرپا به میدان آورده و جستجوی منافع گروهی را به هنگام مناسب‌تری موکول نمایند.