خرد خام

نوشته های محمد تقی جهانبخش

خرد خام

نوشته های محمد تقی جهانبخش

خرد خام

محمد تقی جهانبخش - کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای

موج - گروه اقتصاد سیاسی
پس از انتشار خبری در مورد انشعاب طالبان و تاسیس گروهی به رهبری ملامحمد رسول که برداشت غیر رادیکالی داشت، این سوال در اذهان مطرح شد که دودستگی میان شبه‌نظامیان طالبان چه تاثیری بر صلح و امنیت افغانستان خواهد گذاشت. این موضوع از این جهت حائز اهمیت است که داعش نیز توانسته در این کشور با جذب نیرو حوزه نفوذی برای خود تعریف کند.
از این‌رو برای بررسی وضعیت امنیتی افغانستان و تقابل داعش و طالبان در آینده این کشور، گفتگویی با محمدتقی جهانبخش، کارشناس مسائل افغانستان، انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.


آیا می‌توان با توجه به انشعاب در طالبان و به‌ وجود آمدن گروهی که دیدگاه‌های مسالمت‌آمیزتری دارد، از بازتعریف کلمه «تروریسم» در این کشور سخن گفت؟
اتفاقی که در افغانستان بعد از مرگ ملا عمر رخ داد، تغییر چندانی در کنش‌های اصلی و استراتژی‌های این گروه ایجاد نکرده است؛ زیرا حتی قبل از اینکه خبر مرگ ملاعمر منتشر شود، گروهی از طالبان در روند دستیابی به صلح، وارد گفت و گو با دولت کابل شده بود اما بعد از انتشار خبر مرگ وی این روند به بن‌بست رسید، تا اینکه مدتی پیش گروهی تحت عنوان «شورای عالی امارت افغانستان» از طالبان انشعاب یافت و به رهبری ملا محمد رسول اعلام موجودیت کرد. این جریان به لحاظ کارکردی ظاهرا چندان تاثیرگذار نخواهد بود؛ چرا که ابعاد، جایگاه، مقبولیت و مشروعیت آن مشخص نیست. به‌ علاوه لجستیک و پشتیبانان آن ظاهرا قابل توجه نیستند. از این جهت اصولا توجه بیش‌ از اندازه به آن حداقل در شرایط فعلی نمی‌تواند مفید باشد. اما اینکه این گروه از دیدگاه‌های جدیدی مثل پذیرش حضور زن در محیط بیرون از خانه و برابری زن و مرد سخن می‌گوید، در راستای جلب افکار عمومی قابل‌ تحلیل است. آن‌ها در تلاش‌اند با این مفاهیم وارد دیالوگ با دولت شوند و بتوانند سهم خواهی کنند؛ وگرنه این گروه تاثیرگذار نیست و جایگاه آن در مجموعه طالبان و نیز منظومه افراط‌گرایی در افغانستان نامعلوم است، لذا با این شرایط نمی‌توان از تغییر تعریف تروریسم در افغانستان سخن گفت و اطلاق لفظ «طالب خوب» یا «تروریسم خوب» اصولا موضوعیت ندارد.


پی نوشت:

1- پیوند این مطلب در خبرگزاری موج

2- پیوند این مطلب در پایگاه رصد



آیا می‌توان با توجه به انشعاب در طالبان و به‌ وجود آمدن گروهی که دیدگاه‌های مسالمت‌آمیزتری دارد، از بازتعریف کلمه «تروریسم» در این کشور سخن گفت؟
اتفاقی که در افغانستان بعد از مرگ ملا عمر رخ داد، تغییر چندانی در کنش‌های اصلی و استراتژی‌های این گروه ایجاد نکرده است؛ زیرا حتی قبل از اینکه خبر مرگ ملاعمر منتشر شود، گروهی از طالبان در روند دستیابی به صلح، وارد گفت و گو با دولت کابل شده بود اما بعد از انتشار خبر مرگ وی این روند به بن‌بست رسید، تا اینکه مدتی پیش گروهی تحت عنوان «شورای عالی امارت افغانستان» از طالبان انشعاب یافت و به رهبری ملا محمد رسول اعلام موجودیت کرد. این جریان به لحاظ کارکردی ظاهرا چندان تاثیرگذار نخواهد بود؛ چرا که ابعاد، جایگاه، مقبولیت و مشروعیت آن مشخص نیست. به‌ علاوه لجستیک و پشتیبانان آن ظاهرا قابل توجه نیستند. از این جهت اصولا توجه بیش‌ از اندازه به آن حداقل در شرایط فعلی نمی‌تواند مفید باشد. اما اینکه این گروه از دیدگاه‌های جدیدی مثل پذیرش حضور زن در محیط بیرون از خانه و برابری زن و مرد سخن می‌گوید، در راستای جلب افکار عمومی قابل‌ تحلیل است. آن‌ها در تلاش‌اند با این مفاهیم وارد دیالوگ با دولت شوند و بتوانند سهم خواهی کنند؛ وگرنه این گروه تاثیرگذار نیست و جایگاه آن در مجموعه طالبان و نیز منظومه افراط‌گرایی در افغانستان نامعلوم است، لذا با این شرایط نمی‌توان از تغییر تعریف تروریسم در افغانستان سخن گفت و اطلاق لفظ «طالب خوب» یا «تروریسم خوب» اصولا موضوعیت ندارد.

آیا با انشعابی که در طالبان رخ داد، توازن قوا در میان تروریست‌های افغانستان به نفع داعش تغییر نخواهد کرد؟
همان‌طور که بیان شد، این انشعاب آن‌قدر قدرتمند نیست که بتواند مناسبات امنیتی را تغییر دهد، اما؛ به‌طور کلی یکی از منابع سربازگیری داعش، افراد جدا شده از طالبان است. از این‌رو هرگونه دودستگی و عدول از ادعاها و شعارهایی که طالبان در چهارده سال گذشته سر داده است، می‌تواند باعث ریزش‌هایی در طالبان شود که با توجه به وجود ظرفیت افراط‌گرایی در افغانستان و زمینه تاریخی تروریسم در این کشور، داعش بهترین استفاده را از آن خواهد کرد. اما اگر بگوییم این انشعاب منجر به تغییر توازن قدرت در میان نیروهای شورشی افغانستان می‌شود، به‌ زعم بنده اشتباه است. حتی می‌توان به تصرف قندوز توسط طالبان در هفته‌های اخیر به‌عنوان مثال نقض این تحلیل اشاره کرد. با این حال ممکن است تحولات آینده طالبان را تضعیف نماید، اما اکنون شواهد متقنی در این جهت به چشم نمی‌خورد.

آمریکا در آخرین موضع‌گیری خود در قبال تحولات افغانستان اعلام کرده است که از این پس در صورتی طالبان را هدف قرار می‌دهد که این گروه مستقیما اتباع و سفارت این کشور را تهدید کند. به‌ نظر شما چرا آمریکا چنین سیاستی را در قبال طالبان اتخاذ کرده است؟
دلایل متعددی در پاسخ به این سوال قابل‌ ذکر است. واقعیت این است که طالبان دیگر کارکرد قبل را برای آمریکا و سایر بازیگران پشتیبان آن ندارد؛ یعنی اگر فرض کنیم یکی از حامیان جدی طالبان و جریان بنیادگرا در دوره‌ای که افغانستان تحت کنترل شوروی بود، آمریکا محسوب شود و اگر بپذیریم این کشور با سهل گیری به‌وجود آورنده و تقویت‌کننده طالبان است، امروز دیگری این گروه کارکردی به معنای گذشته برای کاخ سفید ندارد.
از طرفی به‌دلیل حضور داعش و گسترش حوزه عملیاتی آن از شامات به افغانستان و نیز در این کشور، فضایی ایجاد شده که طالبان به حاشیه رانده شود. انتشار خبر مرگ ملاعمر پس از دو سال، اختلافات به‌وجود آمده در جریان تعیین رهبر طالبان، نو بودن ایده افراط‌گرایانه داعش، وجود تفاوت‌های ایدئولوژیک و آرمانی میان داعش و طالبان، و وجود جذابیت‌های مادی و غیرمادی داعش برای افراط‌گرایان افغان از جمله سایر عوامل این به حاشیه رفتن محسوب می‌شوند.
مساله دیگر اینکه بخشی از طالبان احساس کرده اند که می‌توانند با دولت وارد مذاکره شوند، هرچند که این دیدگاه در بین همه گروه‌های طالب عمومیت ندارد. به‌نظر می‌رسد این عوامل باعث شده است که آمریکا دیگر آن توجه و حساسیت قبل را نسبت به طالبان نداشته باشد. علاوه بر این ملاحظات، ظهور داعش که داعیه خلافت جهانی دارد، بخش قابل توجهی از انرژی آمریکا و متحدانش را مصروف خود ساخته است.

بر این اساس چشم‌انداز امنیت افغانستان را چگونه می‌بینید؟ آیا به‌دلیل عدم وجود توازن قوا میان دولت و تروریست‌ها، این کشور کماکان شاهد بی‌ثباتی خواهد بود؟
چشم‌انداز امنیت در افغانستان روشن نیست. چون این کشور سال‌هاست که با ناامنی و تروریسم مواجه بوده است. علاوه بر این باید به ریشه‌های فرهنگی و ایدئولوژیک امنیت زدا در فرهنگ افغانستان توجه داشت. علاوه بر این فراگردهای رقابتی قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای نیز گاه اجازه فراهم شدن فضای مناسب جهت ایجاد ثبات و امنیت را نداده است. علاوه بر مسائل زمینه ای، وضعیت میدانی در افغانستان نیز نشان از گسترش ثبات و امنیت ندارد. از این‌رو و بر اساس شواهد، شکل‌گیری ثبات در افغانستان در کوتاه‌مدت متصور نیست. با این حال چشم‌انداز تیره‌ و تار امنیت در این کشور نباید مانع از دیده شدن تاثیرات تلاش‌های امنیت ساز نیروهای نظامی ملی شود و همچنین نباید باعث شود کشورها از ایجاد ثبات در افغانستان ناامید شوند.
علی‌رغم وقوع اتفاقات ناگوار، شاهدیم که نیروهای ارتش و پلیس تلاش پیگیری در مبارزه با جلوه‌های ناامنی دارند. آن‌ها همزمان با داعش، طالبان و اقداماتی که قدرت‌های خارجی انجام می‌دهند، مبارزه می‌کنند. این در حالی است که جنگیدن در چند جبهه و با پیچیدگی‌های خاص این کشور برای یک نیروی نظامی نوپا و یک دولت ضعیف، کار بسیار سختی است. اما همین انتقالِ وظیفه تامین امنیت از نیروهای خارجی به نیروهای بومی، امیدها را برای بهبود وضعیت امنیتی افغانستان در میان مدت و بلندمدت زنده کرده است؛ هرچند در کوتاه‌مدت، شاخص‌های ثبات و امنیت در این کشور تنزل خواهد کرد.

تهیه و تنظیم: حسینی

 

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.