خرد خام

نوشته های محمد تقی جهانبخش

خرد خام

نوشته های محمد تقی جهانبخش

خرد خام

محمد تقی جهانبخش - کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای

مطلب سوخته...

پنجشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۴۲ ق.ظ

یادداشت ذیل را حدود سه هفته پیش از انتخابات پاکستان برای موسسه ای نوشتم اما تاخیر آنها در انتشار، آن را از حیز انتفاع خارج کرد. ناگزیر آن را در اینجا منتشر می کنم.


انتخابات پارلمانی پاکستان: تحولات جاری و سناریوهای احتمالی

مقدمه

مجلس شورای پاکستان، عالی‌ترین نهاد قانون‌گذاری فدرال در این کشور محسوب می‌شود. این نهاد به تقلید از سازوکارهای انگلیسی دارای دو مجلس سنا و عوام است. رئیس مجلس سنا، محمد صدیق سنجرانی[1] و رئیس مجلس ملی، سردار ایاز صدیق[2] است. کل دستگاه قانون‌گذاری پاکستان دارای چهارصد و چهل‌وشش عضو است. مجلس سنا صد و چهار عضو دارد و مابقی سیصد و چهل‌ودو کرسی مربوط به نمایندگان مجلس ملی است. از میان سیصد و چهل‌ودو عضو مجلس ملی، دویست و هفتادودو عضو مستقیماً توسط مردم انتخاب می‌شوند. هر دوره مجلس ملی پاکستان پنج سال به طول می‌انجامد. بر اساس اعلام ممنون حسین[3] -رئیس ‌جمهور پاکستان- بیست و پنجم جولای 2018 (سوم مرداد 1397)، انتخابات مجلس ملی پاکستان برگزار خواهد شد. با توجه به اتمام دوره دولت حزب مسلم لیگ نواز، دولت موقت این کشور وظیفه دارد تمام زیرساخت‌های مورد نیاز برای برگزاری انتخابات یکپارچه در پاکستان را فراهم آورد.



[1].Muhammad Sadiq Sanjrani

2.Sardar Ayaz Sadiq

3.Mamnoon Hussain

انتخابات پارلمانی پاکستان: تحولات جاری و سناریوهای احتمالی

 

 

مقدمه

مجلس شورای پاکستان، عالی‌ترین نهاد قانون‌گذاری فدرال در این کشور محسوب می‌شود. این نهاد به تقلید از سازوکارهای انگلیسی دارای دو مجلس سنا و عوام است. رئیس مجلس سنا، محمد صدیق سنجرانی[1] و رئیس مجلس ملی، سردار ایاز صدیق[2] است. کل دستگاه قانون‌گذاری پاکستان دارای چهارصد و چهل‌وشش عضو است. مجلس سنا صد و چهار عضو دارد و مابقی سیصد و چهل‌ودو کرسی مربوط به نمایندگان مجلس ملی است. از میان سیصد و چهل‌ودو عضو مجلس ملی، دویست و هفتادودو عضو مستقیماً توسط مردم انتخاب می‌شوند. هر دوره مجلس ملی پاکستان پنج سال به طول می‌انجامد. بر اساس اعلام ممنون حسین[3] -رئیس ‌جمهور پاکستان- بیست و پنجم جولای 2018 (سوم مرداد 1397)، انتخابات مجلس ملی پاکستان برگزار خواهد شد. با توجه به اتمام دوره دولت حزب مسلم لیگ نواز، دولت موقت این کشور وظیفه دارد تمام زیرساخت‌های مورد نیاز برای برگزاری انتخابات یکپارچه در پاکستان را فراهم آورد.

تا کنون مهم‌ترین بخش اجرایی برگزاری انتخابات یعنی موضوع پرچالش اعلام صلاحیت نامزدها توسط نهاد مسئول یعنی کمیسیون ملی انتخابات[4] که شعار انتخابات «آزادانه، منصفانه و غیرجانبدارانه» را انتخاب کرده، انجام‌ شده است. همچنین فعالیت کمپین‌های انتخاباتی احزاب عمده، جزء و مستقلین آغاز شده است. بیست و نهم ژوئن (هشتم تیرماه 1397) در جدول زمان‌بندی انتخاباتی پاکستان روز تخصیص نماد انتخاباتی گروه‌های سیاسی بود. آخرین گام برگزاری انتخابات، رأی‌گیری در بیست و پنجم جولای 2018 پس از طی دوره تبلیغات انتخاباتی خواهد بود.

بر اساس آمارهای اعلام‌شده، در انتخابات پیش رو بیش از یک‌صد میلیون پاکستانی، واجد شرایط رأی‏دادن هستند. نکته شایان توجه آن است که برای نخستین بار در تاریخ پاکستان زمان رأی‌گیری یک ساعت اضافه ‌شده و هشتادوپنج هزار مرکز رأی‌گیری در سراسر پاکستان کار اخذ رأی را انجام خواهند داد. برای تأمین امنیت انتخابات در مراحل مختلف، ظاهراً سیصدوپنجاه هزار نیروی امنیتی تدارک دیده شده است. این میزان نیرو از طریق فراخوانش کارکنان نظامی بازنشسته طی دو سال اخیر تأمین خواهد شد. این افراد در زمان مأموریت انتخاباتی، تمامی اختیارات کارکنان در حال خدمت را خواهند داشت. بدین ترتیب، ارتش قادر خواهد بود برای هر یک از هشتادوپنج هزار حوزه رأی‌گیری، چهار مأمور اختصاص دهد. بر اساس گزارش‌ها، در این دوره از انتخابات صدوهفت حزب و گروه سیاسی و بیش از دوازده هزار و پانصد نامزد حزبی و مستقل با یکدیگر به رقابت خواهند پرداخت. ارزیابی حکایت از آن دارد که برگزاری این انتخابات بیش از بیست میلیارد روپیه (دویست میلیون دلار) هزینه در بر خواهد داشت.

این نوشتار تلاش می‌کند با توجه به اهمیت پاکستان در مناسبات نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران، ضمن بررسی ابعاد مختلف، مهم‌ترین تحول سیاسی پیش روی این کشور، سناریوهای احتمالی و ملاحظات امنیتی ناشی از آن را مورد مداقه و بررسی قرار دهد. بررسی این مسئله به دلایل مختلفی حائز اهمیت است. نخست، ارتش در پاکستان همیشه نقش مهمی در مناسبات سیاسی و امنیتی این کشور داشته است. در شرایط کنونی نیز ارتش به ‌عنوان یک بازیگر، تلاش شایان توجهی جهت اثرگذاری بر مناسبات سیاسی این کشور مبذول داشته و همین امر بررسی کنش‌های آن را اجتناب‌ناپذیر می‌کند. دوم، پاکستان به‌ عنوان یکی از دو همسایه شرقی جمهوری اسلامی ایران، طی چهل سال اخیر تقریباً همیشه یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های امنیتی جمهوری اسلامی ایران بوده است. فعالیت جریان‌های تروریستی معاند، گروه‌های جدایی‌طلب و احتمالاً جریان‌های افراط‌گرای مذهبی بخشی از چالش‌های امنیتی جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شوند. بدیهی است شکل‌گیری دولت فراگیر و مقتدری که سیاست هم‏سو با جمهوری اسلامی ایران داشته باشد، می‌تواند تهدیدات پیش‌گفته را از میان برده یا مدیریت نماید. سوم، پاکستان بزرگ‌ترین کشور مسلمان است که تسلیحات هسته‌ای دارد. علاوه بر این، دارای اشتراکات عمیق فرهنگی، مذهبی و ادراکی با جمهوری اسلامی ایران است. در شرایط کنونی کشور که با دشمنی آشکار و پررنگ‌تر از همیشه ایالات‌ متحده و برخی متحدان عرب آن مواجه هستیم، این مشترکات به‌ ویژه آنچه در حوزه ادراک وجود دارد، می‌تواند بستر خوبی برای گسترش همکاری‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی را فراهم نماید؛ به‌ ویژه آنکه پاکستان نیز در ماه‌های اخیر با تحریم‌های مالی و فشارهای شدید سیاسی ایالات‌ متحده آمریکا مواجه شده است.

 

ایالت

طبقات

مجلس ملی

مجلس ایالتی

بلوچستان

عمومی

287

943

زنان

16

42

اقلیت‌ها

-

22

جمع ایالت بلوچستان

303

1007

خیبرپختونخا

عمومی

725

1165

زنان

35

79

اقلیت‌ها

-

20

جمع ایالت خیبرپختونخا

760

1264

پنجاب

عمومی

1623

4036

زنان

73

174

اقلیت‌ها

-

32

جمع ایالت پنجاب

1696

4242

سند

عمومی

824

2252

زنان

48

91

اقلیت‌ها

-

39

جمع ایالت سند

872

2382

اقلیت‌ها (مجلس ملی)

44

-

جمع کل نامزدها

3675

8895

تعداد نهایی نامزدهای انتخاباتی برای عضویت در مجلس ملی و مجالس ایالتی پاکستان

 

ترتیبات سیاسی پاکستان

ساختار سیاسی در پاکستان مبتنی بر دموکراسی است و شکل حکومت نخست‌وزیری است. بر اساس رویه‌های جاری، حزب پیروز در انتخابات یا ائتلافی از احزاب می‌توانند دولت آینده پاکستان را تشکیل دهند.

همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، مجمع ملی پاکستان سیصد و چهل‌ودو عضو دارد که به دو روش و در سه‌ طبقه تعیین می‌شوند. دویست و هفتادودو کرسی مربوط به حوزه‌های انتخابیه تک‏عضو با سیستم انتخابی اکثریتی است. شصت کرسی به زنان و ده کرسی به اقلیت‌های قومی و مذهبی اختصاص ‌یافته است. تمام این هفتاد کرسی توسط رئیس‌ جمهور[5]، بر مبنای نسبت توزیع کرسی‌ها میان احزاب، معرفی می‌شود. طبیعی است که برای تحقق یک پیروزی ساده، هر حزب باید حداقل صد وسی و هفت کرسی را به دست آورد. نکته شایان‌ ذکر دیگر آن است که انتخابات پیش رو بر اساس آخرین تجدید نظر انجام‌شده در سال 2017 که در نتیجه نتایج سرشماری انجام ‌شده، برگزار خواهد شد. بر این مبنا، در مجلس ملی، اسلام‌آباد سه کرسی، پنجاب صدوچهل و یک کرسی، سند شصت‌ویک کرسی، خیبرپختونخا سی‌ونه کرسی، بلوچستان شانزده کرسی و فتا دوازده کرسی خواهند داشت. همچنین در مجالس ایالتی، پنجاب سیصدوهفتاد و یک کرسی، سند صدوشصت و هشت کرسی، خیبرپختونخا صد و بیست‌وچهار کرسی و بلوچستان شصت‌وهشت کرسی خواهند داشت. طبیعی است ایالت پنجاب به دلیل میزان بالای کرسی‌ها، محل اصلی رقابت‌ها در انتخابات پیش رو باشد.

طبیعی است با نزدیک‏شدن به موسم برگزاری انتخابات بر شور و حرارت کارزارهای انتخاباتی افزوده ‌شده و جهت‌گیری‌های انتخاباتی مردم آشکارتر خواهد شد. بر اساس نظرسنجی‌های مختلف انجام‌شده، به ‌ویژه آنچه گالوپ پاکستان انجام داده، هنوز بخش زیادی از مردم تصمیم به شرکت در انتخابات نگرفته و یا حزب متبوع یا نامزد مورد نظر خود را انتخاب نکرده‌اند. این رقم بر اساس آخرین نظرسنجی مؤسسه مزبور که در ششم ماه ژوئن2018 انجام‌شده است، حدود بیست درصد است. بدیهی است که هدایت این میزان از آراء به سمت یک حزب می‌تواند در مناسبات سیاسی آینده پاکستان تأثیر شگفت‌انگیزی داشته باشد. ازاین‌رو می‌توان انتظار داشت که در کنار احزاب و گروه‌های مختلف که طبیعتاً تمام تلاش خود را برای کشاندن رأی‌دهندگان به کمپین انتخاباتی خود خواهند کرد، عملکرد برخی نهادهای مرتبط ازجمله کمیسیون ملی انتخابات، اداره ملی حسابرسی، اداره تحقیقات فدرال و اداره مالی فدرال نیز بر جریان انتخابات مؤثر باشد. همین مسئله در کنار تأثیرگذاری نهادهای مزبور در رد و تأیید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی، انگاره تأثیرگذاری ارتش و برخی نهادهای همسو با آن در انتخابات پاکستان را افزایش داده است. با این ‌حال، کمیسیون ملی انتخابات، ارتش پاکستان و فرماندهی آن بر تلاش به ‌منظور برگزاری انتخابات عادلانه و آزاد تأکید کرده‌اند.

 

 

کل

پنجاب

سند

خیبرپختونخا

بلوچستان

حزب مسلم لیگ نواز

26%

40%

4%

9%

2%

تحریک انصاف

25%

26%

9%

57%

5%

حزب مردم

16%

6%

44%

5%

20%

سایر احزاب

13%

6%

17%

14%

33%

نتایج حاصل از آخرین نظرسنجی انجام‌شده توسط موسسه نظرسنجی گالوپ پاکستان

حجم نمونه: 3000 نفر

 

مناسبات سیاسی در پاکستان در شکل و محتوا شباهت ویژه‌ای به سیاست‏ورزی در انگلستان دارد و بر این اساس یک نظام دوحزبی انعطاف‌پذیر تلقی می‌شود به‌گونه‌ای که رقابت میان دو حزب اصلی بوده و ضمناً فضا برای فعالیت سایر احزاب نیز گشوده است. با این ‌حال، به دلیل سیطره دو قطب اصلی بر فضای سیاسی، عمدتاً سایر احزاب امکان چندانی برای رقابت نمی‌یابند. در پاکستان نیز وضعیت تا انتخابات 2013 به همین‌ گونه پیش رفت اما در این انتخابات حزب تحریک انصاف به رهبری عمران خان توانست به شکل چشم‏گیری مورد اقبال عمومی واقع‌ شده و کرسی‌های زیادی را در پارلمان ملی و مجالس محلی به خود اختصاص دهد.

حزب

رهبر

تعداد کرسی

رتبه 2013

مسلم لیگ نواز

شهباز شریف

166

1

مردم

بیلاول بوتو زرداری

42

2

تحریک انصاف

عمران خان

35

3

کرسی‌های به‌دست‌آمده توسط احزاب عمده پاکستان در آخرین انتخابات پارلمانی برگزارشده در سال 2013

بر اساس شواهد، قرائن و نظرسنجی‌های موجود، این وضعیت در انتخابات پیش رو نیز تکرار و تقویت خواهد شد و از این‌ جهت می‌توان پیش‌بینی کرد اقبال به حزب عمران خان شگفتی‌ساز انتخابات 2018 به ‌طور خاص و فضای سیاسی پاکستان به ‌طور عام باشد. در ادامه وضعیت احزاب عمده پاکستان مورد بررسی قرار                                                                       گرفته است.

 

حزب مسلم لیگ پاکستان- شاخه نواز[6]

حزب مسلم لیگ شاخه نواز شریف، مهم‌ترین میراث‌دار حزب مسلم لیگ ـ یادگار محمدعلی جناح، بنیان‌گذار پاکستان به شمار می‌رود که طی دهه‌های گذشته یکی از دو قطب اصلی نظام سیاسی و انتخاباتی پاکستان بوده است. این حزب همان‌طور که پیش‌تر ذکر آن رفت، پیروز قطعی انتخابات پارلمانی 2013 پاکستان بود و به ‌تبع آن توانست راساً و توسط نواز شریف تشکیل دولت دهد. با این‌ حال در ماه‌های اخیر چند رویداد موجب ایجاد دشواری در مسیر پیروزی دوباره این حزب در انتخابات شده است. مهم‌ترین حادثه، افشای برخی مناسبات مالی نواز شریف ـ نخست‌وزیر وقت پاکستان و رهبر حزب مسلم لیگ نواز ـ تحت عنوان اسناد پاناما[7] بود. پس از افشای این اسناد، بر اساس شکایتی که عمران خان نزد دادگاه عالی پاکستان مطرح کرد، نهایتاً از نواز شریف برای پذیرش پست‌های دولتی در جولای 2017 سلب صلاحیت شد. حکم دادگاه منجر به برکناری وی از جایگاه نخست‌وزیری و به ‌تبع آن از رهبری حزب شد. این مسئله ضربه سختی به حزب مزبور وارد کرد و البته آثار سیاسی دیگری نیز در پی داشت.

نخست، این گمانه را مطرح کرد که برخی نهادهای فرادستی و تأثیرگذار در مناسبات سیاسی پاکستان به دنبال تأثیرگذاری غیرمستقیم بر انتخابات 2018 هستند. منظور از این نهادهای فرادستی مشخصاً ارتش و دادگاه عالی پاکستان است. سلب صلاحیت از نواز شریف و به دنبال آن صدور حکم ده سال زندان توسط دادگاه ویژه مبارزه با فساد اقتصادی پاکستان به جرم خرید آپارتمان‌های مجلل در لندن برای وی، دو سال زندان برای دخترش مریم نواز به همراه جریمه سنگین مالی طبیعتاً این تحلیل که ساختار قدرت در پاکستان در پی به حاشیه بردن حزب نواز شریف است را تقویت می‌کند.

دوم، همین مسئله در کنار مهارت رهبران این حزب برای بازی با افکار عمومی، زمینه مناسبی برای مظلوم‌نمایی شریف و خانواده‌اش فراهم کرده است. تردیدی نیست که جایگاه این حزب و رهبران آن در ماه‌های اخیر آسیب جدی دیده است، با این‌ حال باید منتظر کنش‌های سیاسی این حزب در فضای سیاسی پاکستان به‌ طور عام و ایالت پنجاب به ‌طور خاص که پایگاه رأی و نفوذ آن محسوب می‌شود، بود.

سوم، پایگاه سیاسی حزب تحریک انصاف به ‌طور سنتی ولایت خیبرپختونخاست اما این حزب طی سال‌های گذشته توانسته نفوذ خود در ایالت پنجاب به‌ ویژه در بخش جنوبی گسترش دهد. ایالت پنجاب به دلیل وسعت، جمعیت و طبیعتاً حوزه انتخابیه بیشتر، همیشه نقش تعیین‌کننده‌ای در انتخابات در پاکستان داشته است. این ایالت پایگاه سنتی حزب مسلم لیگ بود اما در انتخابات 2013، تحریک انصاف توانست جای پایی در این منطقه پیدا کند و اتفاقات پیش‌گفته کمک شایانی به گسترش این نفوذ کرده است.

چهارم، رسوایی پاناما، برکناری نواز شریف و تضعیف جایگاه حزب مسلم لیگ نواز فضایی را در میان فعالان این حزب پدید آورد که امکان رأی آوری تحت لوای این حزب وجود ندارد. ازاین‌رو برخی از شخصیت‌های مهم و تأثیرگذار آن ترجیح دادند تا در انتخابات پیش رو به شکلی راه خود را از این حزب جدا کنند. برخی از آن‌ها به حزب تحریک انصاف پیوستند، برخی به‌طور انفرادی کاندیدا شدند و برخی نیز در قالب تشکلی جدید و با نماد انتخاباتی متفاوتی وارد کارزار انتخابات شده‌اند. چنین وضعیتی به دلیل ضعف‌های موجود در حزب مردم نیز قابل ‌مشاهده است. در این ‌باره می‌توان به چودری نثار علی‌خان وزیر کشور اسبق و از دوستان نزدیک نواز شریف و نیز «فردوس عاشق اعوان» و «فرحت ‌الله بابر» از اعضای بلندپایه حزب مردم اشاره کرد.

پنجم، اختلافات درون تشکیلاتی حزب مسلم لیگ مزید بر مشکلات عدیده این جریان است. پس از برکناری نواز شریف، وی دخترش «مریم» را به ‌عنوان رهبر حزب اعلام کرد در حالی‌که شهباز شریف، برادر نواز شریف و سر وزیر ایالت پنجاب در تکاپو برای به دست گرفتن رهبری حزب است و در این مسیر از حمایت فرزندش «حمزه» -همسر «مریم نواز»-، برخوردار است. علنی‏شدن اختلافات داخلی در این سطح تأثیر نامطلوبی بر افکار عمومی و طرفداران این حزب گذاشته و توسط مخالفین به ‌ویژه تحریک انصاف به‌ عنوان گواهی بر «خاندانی‏بودن احزاب حاکم» تلقی شده و مورد استفاده قرارگرفته است. به این اختلافات باید برخی انشعاب‌های داخلی از جمله آنچه توسط چودری نثار علی‌خان رهبری می‌شود را نیز اضافه کرد.

ششم، نواز شریف در وضعیت بدی به لحاظ سیاسی قرار دارد. از این ‌رو تلاش می‌کند با ایجاد دوقطبی میان حزب خود و ارتش پاکستان، مردم و به ‌ویژه آراء خاکستری را به ‌صورت هیجانی به نفع خود بسیج کند. در این راستا احکام صادره علیه خود و فشارهای وارده علیه حزب و اطرافیان خود را به ‌عنوان تلاش‌های نظامیان برای روی کار آوردن نیروهای ضعیف و وابسته معرفی می‌نماید. همچنین تلاش می‌کند ارتش را عامل موجبه‌ای برای وضعیت فعلی پاکستان در سیاست‌های منطقه‌ای و جهانی معرفی کند. در کنار این، مسلم لیگ تا حدود زیادی توانسته عمران خان را به‌ عنوان گزینه مطلوب ارتش معرفی و از این طریق به پایگاه رأی این حزب آسیب وارد کند.

 

حزب تحریک انصاف پاکستان[8]

حزب تحریک انصاف در سال 1996 توسط کاپیتان سابق تیم کریکت پاکستان یعنی عمران احمدخان نیازی تأسیس شد. این حزب به ‌ویژه در سال‌های اخیر با رشد فزاینده‌ای مواجه شده و شاید گزافه نباشد که بگوییم سیستم سیاسی پاکستان را از دوحزبی به سه‌حزبی بدل کرده است. اعتراض‌های متعدد تحریک انصاف به فسادهای سیاسی و اقتصادی در پاکستان و طرح شعار ایجاد دولت رفاه در این کشور از دلایل عمده محبوبیت آن بوده است. این حزب عمدتاً بر مواردی از جمله مبارزه با فساد، آزادی اندیشه، حذف تبعیض مذهبی، تلاش برای ایجاد ثبات سیاسی، همگرایی اجتماعی، شکوفایی اقتصادی و پاسخگوبودن حزب در قبال سلامت، آموزش و اشتغال تأکید دارد.

عمران خان در سال 2002 تنها یک کرسی به دست آورد. او انتخابات سال 2008 را تحریم کرد، اما در سال 2013 توانست بیش از 6.7 میلیون رأی کسب کند. شاید بتوان گفت او این رأی بالا را باید مدیون وعده‌های شش‌گانه‌ای باشد که مطرح کرده بود. با این رأی جایگاه دوم در آرا و جایگاه سوم در کرسی‌ها نصیب حزب تحریک انصاف شد. تحریک انصاف در خیبرپختونخا رأی نخست و در پنجاب رأی دوم را کسب نمود. نتیجه این آراء به دست آوردن سی‌وپنج کرسی مجلس ملی پاکستان بود. در حال حاضر تحریک انصاف حکومت محلی در ایلات خیبرپختونخا را در دست دارد. وی مدعی است که تنها حزب غیر خاندانی در پاکستان بوده و با ده میلیون عضو و هوادار، بزرگ‌ترین حزب فعال در این کشور است.

در رابطه با حزب تحریک انصاف، نکات ذیل قابل‌تأمل است:

نخست، عمران خان یک کریکت‏باز است که وارد عرصه سیاسی شده و در قیاس با رهبران دو حزب اصلی پاکستان و حتی سایر احزاب، تجربه کار اجرایی ندارد. شاید به همین دلیل باشد که مواجهه او با مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پاکستان طی سال‌های اخیر عمدتاً سلبی و کمتر ایجابی بوده است. به‌عبارت‌دیگر عمران خان می‌داند که با چه باید مقابله کند اما بعید است که بتواند با تکیه‌بر پیشینه سیاسی خود ابتکاراتی جهت تغییر وضع موجود ارائه دهد. البته باید توجه داشت که اطرافیان او و به‌ویژه کادرهای حزبی جدیدی که از سایر احزاب به‌ویژه حزب مسلم لیگ نواز و حزب مردم به آن پیوسته‌اند، دارای سابقه کار اجرایی هستند اما نمی‌توان به هماهنگی آن‌ها در دولت احتمالی تحریک انصاف خوش‌بین بود.

دوم، به دلیل پیش‌گفته، تاکنون شاهد ارائه برنامه منسجمی به ‌منظور خروج پاکستان از وضعیت اقتصادی، اجتماعی و امنیتی از سوی تحریک انصاف نبوده‌ایم و عمدتاً چیزی جز لفاظی‏های معمول سیاسی مشاهده نشده است. از آن جمله می‌توان به ابهام جدی در رویکردهای احتمالی این حزب در حوزه سیاست خارجی اشاره کرد. نکته حائز اهمیت در این میان آن است که رویکردهای دو حزب دیگر و رویه‌های تصمیم‌گیری در آن‌ها تا حدود زیادی مشخص است اما در این مورد هم به دلیل نبود پیشینه مشخص، وضعیت تحریک انصاف ابهام دارد. نکته دیگر در این ‌باره آن است که شعارهای عام عمران خان با اقبال عمومی مواجه می‌شود، اما تجربه حکومت این حزب در ایالت خیبرپختونخا نشان داده این حزب آمادگی لازم برای مدیریت اجرایی را ندارد، چراکه رویکردهای آن در سطح محلی و منطقه‌ای راه‏گشا نبوده است. همین امر می‌تواند به‌ عنوان عامل منفی در افکار عمومی پاکستان قلمداد شود، چراکه آراء خاکستری به سمتی می‌روند که بتواند با هدایت منابع لازم، مشکلات روزمره آن‌ها را حل‌وفصل نماید. از این ‌رو نمی‌توان روی گرایش حدود بیست درصد از رأی‌دهندگان بلاتکلیف به تحریک انصاف حسابی باز کرد.

سوم، همان‌طور که گفته شد، موج فزاینده محبوبیت عمران خان و حزب تحریک انصاف و البته برخی رویدادهای دیگر، موجب شده علاوه بر مردم، برخی فعالان و شخصیت‌های شناخته‌شده سیاسی از حزب مردم و مسلم لیگ نواز، به این حزب بپیوندند. همین کثرت شخصیت‌های شناخته‌شده موجب شده حزب برای کسب رأی و کرسی بیشتر، نیروهای اصیل و قدیمی خود را برای نامزدی در حوزه‌هایی که در آن نفوذ دارند کاندیدا نکند و ترجیح دهد از شخصیت‌های متنفذ تازه‌وارد و کهنه‌کار استفاده نماید. طبیعی است این رویکرد از سوی نیروهای قدیمی حزبی مورد انتقاد واقع شود. اعتراض فعلی به عملکرد عمران خان آن است که وی مدعی بوده اعضای دو حزب دیگر دارای مفاسد متعدد هستند و نمی‌توانند کمکی به کشور بکنند، اما در شرایط فعلی همان افراد تبدیل به نامزدهای تحریک انصاف شده‌اند و اعضای اصیل و قدیمی این حزب را در حاشیه قرار داده‌اند. این وضعیت شاید سخت‌ترین بحرانی است که عمران خان باید تلاش کند از آن و تأثیرات آن بر افکار عمومی پاکستان عبور کند.

چهارم، عمران خان پتان است و این امر یکی از موانع اصلی در مسیر پیشرفت و گسترش نفوذ وی در نظام قومی- مذهبی پاکستان به شمار می‌رود. از این ‌رو به نظر می‌رسد عمران خان همان‌طور که تا کنون عمل کرده، باید روی حمایت اقلیت‌های مذهبی، جوانان و طبقه متوسط جدید پاکستان حساب کند. نگارنده ارزیابی دقیقی از این گروه ندارد، اما تردید نیست که همین محدودیت می‌تواند مانعی در گسترش نفوذ این حزب و قرارگرفتن آن در سطح نخست سیاسی پاکستان باشد.

پنجم، تحریک انصاف رویکرد تقابلی با دو حزب اصلی پاکستان اتخاذ کرده است. با این ‌حال، نوک پیکان حملات آن متوجه نواز شریف و حزب متبوع وی بوده و حتی در این مسیر در مواردی به حزب مردم نزدیک شده است. به‌ عنوان نمونه می‌توان به ائتلاف حزب مردم و تحریک انصاف در انتخاب رئیس و نایب‌رئیس مجلس سنا (صدیق خان سنجرانی و سلیم ماندویوالا[9]) در 12 مارس 2018 اشاره کرد که مانع از رأی‏آوری نامزدهای معرفی و حمایت‌شده از سوی حزب حاکم (حزب مسلم لیگ نواز) شد. نمی‌توان گزاره دقیقی عنوان نمود، اما بر اساس شواهد می‌توان پیش‌بینی کرد که در صورت لزوم، ائتلاف حزب مردم با تحریک انصاف برای تشکیل دولت احتمالی دور از ذهن نخواهد بود.

ششم، یکی از مسائل نگران‌کننده نوظهور در ایالت پنجاب و بلوچستان، گرایش رو به رشد رأی‌دهندگان به گروه‌های مذهبی راست افراطی است. به نظر می‌رسد در انتخابات عمومی آتی، رقابت گسترده‌ای بین گروه‌های مذهبی- سیاسی راست و راست افراطی وجود داشته باشد و شاید حزب حاکم نیز به حمایت از گروه‌های اسلام‌گرای رادیکال در این ایالت بپردازد و عرصه برای فعالیت‌های انتخاباتی احزاب رقیب، از جمله حزب تحریک انصاف تنگ‌تر و سخت‌تر شود. طبیعی است قدرت‌یابی و گسترش نفوذ احزاب مذهبی افراط‌گرا به‌ ویژه در ایالت بلوچستان می‌تواند اوضاع امنیتی در این ایالت را که هم‌مرز با استان سیستان و بلوچستان ما بوده و آمدوشد بالایی میان مردم دو سوی مرز وجود دارد، بی‌ثبات‌تر کند. علاوه بر این، معمولاً شاهد حملات تروریستی علیه اقلیت‌ها و از جمله شیعیان در این ایالت به ‌ویژه در کویته هستیم که در صورت گسترش نفوذ احزاب افراط‌گرای مذهبی، گسترش این حملات و فشارها دور از ذهن نیست.

 

حزب مردم

حزب مردم نیز یکی از ستون‌های نظام سیاسی دوستونی پاکستان بود. این حزب در خانواده بوتو موروثی بوده و هم‌اکنون بلاول زرداری فرزند آصف علی زرداری رئیس‌ جمهور پیشین پاکستان و مرحوم بی‌نظیر بوتو رهبری آن را بر عهده دارد. به لحاظ سنتی، ایالت سند به ‌عنوان پایگاه سیاسی و مرکز رأی حزب مردم شناخته می‌شود.

در فضای کنونی و بر اساس نظرسنجی‌ها، حزب مردم وضعیت مطلوبی نداشته و احتمال کسب اکثریت در پارلمان توسط آن بسیار اندک است. عواملی از جمله استبداد رأی آصف علی زرداری در اتخاذ تصمیمات و عدم استفاده از ظرفیت‌های حزبی، بی‌تجربگی بلاول زرداری به ‌عنوان رهبر حزب، کم‌توجهی به سازمان‏دهی، تقویت و تحکیم پایگاه سیاسی حزب در سایر ایالت‌ها، عدم ارائه برنامه منسجم برای حل مشکلات محلی و ملی در پاکستان و تقلای حزب تحریک انصاف که زمینه برای تضعیف پایگاه حزب مردم به نفع تحریک انصاف را فراهم کرده را می‌توان به ‌عنوان مهم‌ترین دلایل ضعف این حزب برشمرد.

حزب مردم در ماه‌های اخیر تلاش کرده ضعف‌های سیاسی و پایگاه حزبی خود در ایالت سند را ترمیم و تقویت نماید. همچنین تلاش‌هایی برای تقویت روابط پیشین خود در ایالت پنجاب را در دستور کار قرار داده است. با این ‌حال بعید است این تلاش‌ها بتوانند منجر به تغییر مناسبات سیاسی در انتخابات پیش رو شوند چراکه از سویی این اقدامات دیرهنگام بوده منتج به نتیجه چشمگیری نخواهد شد و از سوی دیگر مقاومت دو حزب مسلم لیگ نواز و تحریک انصاف در مقابل اقدامات حزب مردم در ایالت پنجاب قابل ‌توجه است و فضایی برای ایجاد تحولات چشم‏گیری به نفع حزب مردم ایجاد نخواهد شد.

 

ارتش پاکستان و انتخابات پیش رو

ارتش پاکستان بخش جدایی‌ناپذیر سیاست‏ورزی در این کشور محسوب می‌شود. به ‌طور سنتی نظامیان در سیاست پاکستان نقش مؤثری داشته‌اند، با این ‌حال، در شرایط کنونی شاهدی بر علاقه ارتش مبنی بر کسب قدرت وجود ندارد. با این‌ حال، نمی‌توان منکر تقلای جانانه این نهاد در کنار دادگاه عالی پاکستان برای تأثیرگذاری بر انتخابات پیش رو شد. در پاکستان چند محور از جمله رابطه با هند، مسئله افغانستان، رابطه با ایالات ‌متحده و رابطه این کشور با چین به ‌عنوان محورهای اصلی سیاست خارجی و امنیتی محسوب می‌شوند. از این ‌رو، ارتش و دولت در تلاشی مداوم برای گسترش نقش و نفوذ خود در این مسائل بوده و هستند.

در رابطه با اقدامات ارتش در راستای تأثیرگذاری بر تحولات سیاسی پیش رو، موارد ذیل شایان توجه هستند:

نخست، ارتش تلاش کرده انتخابات را از طریق تغییر در منطقه‏بندی حوزه‌های انتخابیه ایالات تحت تأثیر قرار دهد. این تأثیرگذاری از طریق تغییر مرزهای برخی حوزه‌های انتخابیه به ‌ویژه در ایالت پنجاب که پایگاه سنتی حزب مسلم لیگ نواز به شمار می‌آید، مدیریت ‌شده است. تغییر بافت قومی، مذهبی یا جغرافیایی و ... می‌تواند در نتیجه نهایی انتخابات در حوزه‌های انتخابیه مؤثر باشد.

دوم، همان‌طور که پیش‌تر ذکر شد، این گمانه وجود دارد که ارتش مایل است با تقویت جریان تحریک انصاف، موقعیت دو حزب سنتی پاکستان به ‌ویژه مسلم لیگ را تضعیف کند. این انگاره را می‌توان به اعمال فشارهای متعدد به نواز شریف و حزب متبوع وی، حمایت از عمران خان برای رهبری اعتراضات علیه دولت نواز شریف، تلاش برای به نتیجه رساندن پرونده اسناد پاناما که رأساً توسط عمران خان اقامه دعوی شد و سلب صلاحیت از نواز شریف، ممانعت از چاپ کتاب خاطرات همسر پیشین عمران خان که می‌توانست نقش منفی بر محبوبیت او در جامعه پاکستان داشته باشد و... قابل استناد است.

سوم، ارتش در کنار سایر نهادهای همسو از جمله دادگاه عالی در مرحله بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات، تعداد زیادی از نامزدهای حزب مسلم لیگ را رد صلاحیت نمود. این در حالی است که نامزدهای مرتبط با دو حزب عمده دیگر با چنین برخوردی مواجه نشده‌اند.

بر اساس زمان‌بندی اعلام‌شده برای برگزاری انتخابات، آخرین اقدام کمیسیون انتخابات پاکستان، پس از اعلام فهرست نهایی نامزدهای تأیید صلاحیت شده، تخصیص نماد انتخاباتی به احزاب و افراد بود. این امر در روز جمعه، بیست و نهم ژوئن 2018 انجام شد که طی آن کمیسیون انتخابات فهرست نهایی نامزدهای تأیید صلاحیت‏شده مجلس ملی و مجالس ایالتی را به همراه نمادهای انتخاباتی آن‌ها منتشر نمود. در این میان برخی شخصیت‌های سیاسی رد صلاحیت شده‌اند. اداره آگاهی پاکستان[10] در گزارشی به کمیسیون انتخابات این کشور اعلام کرده که صدها نفر از نامزدهای انتخابات دوتابعیتی بوده و بیش از دو هزار و صد نفر نیز مرتکب تخلفاتی از جمله فرار مالیاتی شده‌اند.

 

سناریوهای احتمالی

در شرایط فعلی از میان سه حزب عمده پاکستانی، کمترین احتمال برای تشکیل دولت در پاکستان به حزب مردم اختصاص دارد. بنابراین می‌توان گفت رقابت اصلی میان دو حزب مسلم لیگ نواز و تحریک انصاف شکل خواهد گرفت. در چنین شرایطی حزب مردم نقش تسهیل‌گر را ایفا خواهد کرد و حتی ممکن است برای حفظ ساختار دوحزبی و تضعیف جریان تحریک انصاف، ائتلافی در چارچوب حمایت حزب مردم از تشکیل دولت توسط حزب مسلم لیگ نواز به ‌منظور تشکیل دولت ایجاد شود. با این‌ حال، نمی‌توان احتمال بالایی برای این سناریو یا سناریوهایی از این ‌دست قائل شد. در ادامه اجمالاً محتمل‌ترین سناریوها در انتخابات پیش رو طرح و بررسی ‌شده‌اند:

 

سناریوی نخست: ائتلاف مسلم لیگ و احزاب کوچک

یکی از محتمل‌ترین سناریوها در انتخابات پاکستان، کسب اکثریت نسبی توسط حزب مسلم لیگ نواز است. به رغم نفوذ تحریک انصاف و گسترش نفوذ حزب مسلم لیگ شاخه قائد اعظم در پنجاب، حزب مسلم لیگ نواز همچنان دارای پایگاه رأی قابل‌توجهی است و به‌علاوه مهارت بالایی در بهره‌برداری از ابزارهای سیاسی موجود خود از جمله فشارهای ارتش جهت مظلوم‌نمایی و تحریک افکار عمومی دارد. از این‌ رو، بر اساس نظرسنجی‌های ایالتی، به نظر می‌رسد بتواند با کسب اکثریت یا میزان قابل‌توجهی از کرسی‌ها در پنجاب، چشم به رقابت در سایر ایالت‌ها از جمله سند و خیبرپختونخا بدوزد. در چنین بستری، احتمال کسب اکثریت کرسی‌های پارلمان دشوار است، اما کسب اکثریت نسبی و ائتلاف با احزاب هم‏سو و کوچک‌تر و احتمالاً احزاب مذهبی بسیار محتمل است.

 

سناریوی دوم: ائتلاف تحریک انصاف+ احزاب کوچک

تحریک انصاف در دوره جاری توانسته تأثیرگذاری بالایی بر افکار عمومی مردم پاکستان به ‌ویژه جمعیت شهرنشین و جوانان داشته باشد. از این ‌رو، بر اساس شواهد موجود می‌توان پیش‌بینی کرد که به نسبت انتخابات پیشین، وضعیت به ‌مراتب بهتری در پارلمان داشته باشد. با توجه به اینکه نفوذ این حزب در جنوب پنجاب و ایالت خیبرپختونخا در سطح گسترده‌ای وجود دارد، کسب اکثریت نسبی برای این حزب محتمل است. با توجه به رویکرد سلبی و انتقادی حزب مزبور، در چنین شرایطی سخن‏گفتن از طرف‌های ائتلاف چندان آسان نیست و باید منتظر تحولات آتی ماند.

 

سناریوی سوم: ائتلاف تحریک انصاف+ مردم

همان‌طور که پیش‌تر ذکر شد، احتمال کسب اکثریت نسبی توسط حزب مردم ضعیف و توسط حزب تحریک انصاف قوی است. از این ‌رو، به نظر می‌رسد یکی از گروه‌های هدف برای تحریک انصاف به‌ منظور ائتلاف، حزب مردم خواهد بود. هرچند سطح لفاظی‏ها در دوره انتخابات معمولاً بالاست، اما اقتضائات سیاسی دوره پس از انتخابات می‌تواند دو حزب را به سمت ائتلافی سازنده سوق دهد. چنین ائتلافی در انتخاب رئیس مجلس سنا در ماه مارس سال جاری میان دو حزب به وجود آمد و منجر به روی کار آمدن نامزد مورد نظر دو حزب مذکور شد. تکرار چنین ائتلافی در تشکیل دولت نیز دور از ذهن نیست.

 

سناریوی شگفتی‌ساز: کسب اکثریت توسط حزب تحریک انصاف

بر اساس گزارش‌های موجود، از میان نود میلیون رأی‌دهنده، چهل میلیون جوان وجود دارند که گروه هدف حزب عمران خان محسوب می‌شوند. در انتخابات پیش رو دو حزب مردم و مسلم لیگ نواز با چهره‌های جوانی ازجمله مریم نواز، شهباز شریف و بلاول زرداری وارد گود انتخابات شده‌اند. این ورود خود نشان‌دهنده اهمیت آراء قشر جوان در مناسبات سیاسی پاکستان است. با این ‌حال آنچه اهمیت دارد آن است که گفتمان تحریک انصاف در کنار ناکارآمدی احزاب سنتی، برای جوانان جذابیت بالایی پیدا کرده است. علاوه بر این، عملکرد دادگاه عالی و برخی دیگر از سایر نهادهای اثرگذار در انتخابات و بر افکار عمومی، عمداً یا سهواً در راستای منافع تحریک انصاف بوده است. نتیجه بلافصل این وضعیت گسترش چشم‏گیر نفوذ تحریک در جنوب پنجاب بوده و استمرار این روند در پنجاب و سایر ایالات می‌تواند شگفتی‌ساز انتخابات پارلمانی 2018 پاکستان باشد.

 

نتیجه‏ گیری

انتخابات پیش روی پاکستان شرایط و پیچیدگی‌های ویژه‌ای دارد. فشارهای آمریکا بر این کشور، محدودیت‌های اعمال‌شده بر حزب قدیمی مسلم لیگ نواز و رهبران آن، معاضدت‏های خواسته یا ناخواسته ارتش و نهادهای حکومتی به حزب تحریک انصاف، حاشیه‌نشینی حزب مردم، هم‌آیند مشکلات اقتصادی، امنیتی و اجتماعی بر جامعه و دولت پاکستان و پیوند و گسست‌های شگفت‌انگیز، بخشی از این پیچیدگی‌هاست. با توجه به نقش غیرقابل ‌چشم‌پوشی ارتش پاکستان در سیاست این کشور، مداقه در این شرایط و بررسی روندهای سیاسی پاکستان که بی‌تردید واجد پیامدهای امنیتی برای کشورمان خواهد بود، می‌تواند کارگزاران نظامی و امنیتی کشور را با ذهنی آماده‌تر با رویدادهای احتمالی آینده مواجه نماید. در مجموع، ذیل عنوان نتیجه‏گیری می‏توان گفت:

نخست، سه حزب عمده پاکستان، هر یک‌ در یکی از ایالات، پایگاه رأی بالایی دارند. مهم‌ترین ولایت پنجاب است که به‌ طور سنتی پایگاه رأی حزب مسلم لیگ نواز است، اما در دوره اخیر تحریک انصاف توانسته در بخش جنوبی آن جای پای محکمی پیدا کند. ایالت سند پایگاه رأی حزب مردم و ایالت خیبرپختونخا، کانون محبوبیت تحریک انصاف است. نظرسنجی‌ها حکایت از آن دارند که هر یک از این احزاب در ایالتی که محبوبیت بیشتری دارند، خواهند توانست اکثریت پارلمان محلی را کسب نمایند ولو با اکثریتی شکننده. رخدادی جز این را باید در زمره شگفتی‏سازهای این انتخابات قلمداد نمود.

دوم، احزاب مذهبی در این نوشتار مورد بحث قرار نگرفتند. این احزاب شامل احزاب شیعه و سنی است که به‌ صورت انفرادی یا در قالب ائتلاف‌ها و اتحادهای چندگانه در انتخابات حضور دارند. در این میان «مجلس متحده عمل» متشکل از ائتلاف سه حزب جمعیت علمای اسلام، جمعیت اسلامی و تحریک اسلامی تشکیل ‌شده است. این ائتلاف در ایالات پنجاب ظاهراً صدوسه نامزد انتخاباتی دارد. همچنین حزب «لبیک یا رسول» در کل پاکستان حدود صدوپنجاه نامزد صلاحیت‌دار دارد که رقم بسیار بالایی است. احتمال کسب تعداد کرسی قابل ‌توجه در پارلمان وجود دارد اما به دلیل تفرق موجود میان احزاب مذهبی، چشم‌اندازی برای تشکیل دولت برای این احزاب وجود ندارد.

سوم، ایالت بلوچستان به دلایل مختلف برای ارتش این کشور حائز اهمیت است. نخست آنکه این ایالت به ‌تنهایی چهل‌وچهار درصد خاک پاکستان را تشکیل می‌دهد و از این ‌رو بزرگ‌ترین واحد ایالتی محسوب می‌شود. با این‌ حال، جمعیت آن چیزی حدود هشت میلیون نفر است. جغرافیای این ایالت کم تراکم، بیابان و در برخی مناطق کوهستانی برای گروه‌های تجزیه‌طلب و تروریستی موقعیت مناسبی برای شکل‌گیری و گسترش ایجاد کرده است. دوم، ایالت بلوچستان از جنوب به دریای عرب می‌رسد و بندر گوادر را در خود جای‌ داده است. گوادر، بندری است که بر اساس توافقات چین و پاکستان قرار است به‌ عنوان یکی از مهم‌ترین باراندازهای ابتکار درازمدت کمربند- راه چین ایفای نقش نماید. به همین دلیل بخش عمده‌ای از سرمایه‌گذاری‌های چین در این بندر متمرکز شده و اقدامات توسعه‌ای بعدی در بلوچستان صورت خواهد گرفت. از این ‌رو، نمی‌توان منکر اهمیت ایالت بلوچستان برای پاکستان و به ‌ویژه ارتش این کشور شد. این مسئله می‌تواند منجر به تأثیرگذاری بیشتر ارتش در انتخابات پیش رو در این ایالت باشد و مهم‌تر از آن می‌تواند به‌ عنوان بستری برای چانه‌زنی‌های امنیتی از سوی جمهوری اسلامی ایران با این نهاد تلقی شود. تردیدی نیست که یکی از مهم‌ترین مرزهای آسیب‌پذیر جمهوری اسلامی ایران، مرز مشترک ایران- پاکستان است که در سال معمولاً یک یا چند حادثه مهم تروریستی امنیت کشور را تحت ‌الشعاع قرار می‌دهد. با توجه به اینکه امنیت بلوچستان مورد نظر ارتش ایران و پاکستان است، این امر می‌تواند زمینه گسترش همکاری‌های مرزی، تبادلات اطلاعاتی و امنیتی میان واحدهای ذی‌ربط در دو کشور را فراهم کند.

چهارم، در ترتیبات سیاسی پاکستان، معمولاً حزب مردم نزدیک به ایران و حزب مسلم لیگ نواز شریف نزدیک به عربستان سعودی قلمداد می‌شده است. البته، فارغ از این نگاه، رابطه جمهوری اسلامی ایران و دولت پاکستان فارغ از حاکمیت احزاب، رابطه‌ای عمیق و سازنده بوده است. با این ‌حال نمی‌توان و نباید از نفوذ عمیق عربستان سعودی در ساختار نظامی و سیاسی پاکستان غافل شد. نکته شایان توجه در انتخابات جاری، امکان پیروزی حزب تحریک انصاف است که فاقد پیشینه اجرایی بوده و ارزیابی مشخصی راجع به سیاست خارجی احتمالی و رابطه آن با جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در صورت تشکیل دولت وجود ندارد. رسیدن به ارزیابی روشن‌تر از رویکردهای احتمالی این حزب در قبال جمهوری اسلامی ایران در صورت پیروزی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد.

پنجم، این نکته را نباید از نظر دور داشت که هر حزبی پیروز انتخابات پیش رو باشد، محدودیت‌های ساختاری که عمدتاً از سوی ارتش اعمال می‌شود، همچنان وجود خواهد داشت. از این ‌رو، تقویت کانال‌های ارتباطی میان ارتش‌های دو کشور، کسب اطلاعات و تأثیرگذاری برای فرآیندهای تصمیم‌گیری و تصمیم‏سازی می‌بایست به ‌عنوان وظیفه‌ای دائمی در دستور کار کارگزاران نظامی کشور قرار داشته باشد.



[1].Muhammad Sadiq Sanjrani

2.Sardar Ayaz Sadiq

3.Mamnoon Hussain

[4]. Election Commission of Pakistan

[5] رئیس جمهور پاکستان از طریق رأی غیرمستقیم و به‌واسطه آرا نمایندگان مجالس ملی و ایالتی انتخاب می‌شود. تعداد این نمایندگان در مجموع چیزی حدود یک‏هزار و صد نفر است.

[6]. Pakistan Muslim League- Nawaz

[7]. The Panama Papers

[8]. Pakistan Tehreek-e-Insaf (Pakistan Movement for Justice)

[9]. Saleem Mandviwalla

[10]. Federal Investigation Agency

انتخابات پارلمانی پاکستان: تحولات جاری و سناریوهای احتمالی

 

 

مقدمه

مجلس شورای پاکستان، عالی‌ترین نهاد قانون‌گذاری فدرال در این کشور محسوب می‌شود. این نهاد به تقلید از سازوکارهای انگلیسی دارای دو مجلس سنا و عوام است. رئیس مجلس سنا، محمد صدیق سنجرانی[1] و رئیس مجلس ملی، سردار ایاز صدیق[2] است. کل دستگاه قانون‌گذاری پاکستان دارای چهارصد و چهل‌وشش عضو است. مجلس سنا صد و چهار عضو دارد و مابقی سیصد و چهل‌ودو کرسی مربوط به نمایندگان مجلس ملی است. از میان سیصد و چهل‌ودو عضو مجلس ملی، دویست و هفتادودو عضو مستقیماً توسط مردم انتخاب می‌شوند. هر دوره مجلس ملی پاکستان پنج سال به طول می‌انجامد. بر اساس اعلام ممنون حسین[3] -رئیس ‌جمهور پاکستان- بیست و پنجم جولای 2018 (سوم مرداد 1397)، انتخابات مجلس ملی پاکستان برگزار خواهد شد. با توجه به اتمام دوره دولت حزب مسلم لیگ نواز، دولت موقت این کشور وظیفه دارد تمام زیرساخت‌های مورد نیاز برای برگزاری انتخابات یکپارچه در پاکستان را فراهم آورد.

تا کنون مهم‌ترین بخش اجرایی برگزاری انتخابات یعنی موضوع پرچالش اعلام صلاحیت نامزدها توسط نهاد مسئول یعنی کمیسیون ملی انتخابات[4] که شعار انتخابات «آزادانه، منصفانه و غیرجانبدارانه» را انتخاب کرده، انجام‌ شده است. همچنین فعالیت کمپین‌های انتخاباتی احزاب عمده، جزء و مستقلین آغاز شده است. بیست و نهم ژوئن (هشتم تیرماه 1397) در جدول زمان‌بندی انتخاباتی پاکستان روز تخصیص نماد انتخاباتی گروه‌های سیاسی بود. آخرین گام برگزاری انتخابات، رأی‌گیری در بیست و پنجم جولای 2018 پس از طی دوره تبلیغات انتخاباتی خواهد بود.

بر اساس آمارهای اعلام‌شده، در انتخابات پیش رو بیش از یک‌صد میلیون پاکستانی، واجد شرایط رأی‏دادن هستند. نکته شایان توجه آن است که برای نخستین بار در تاریخ پاکستان زمان رأی‌گیری یک ساعت اضافه ‌شده و هشتادوپنج هزار مرکز رأی‌گیری در سراسر پاکستان کار اخذ رأی را انجام خواهند داد. برای تأمین امنیت انتخابات در مراحل مختلف، ظاهراً سیصدوپنجاه هزار نیروی امنیتی تدارک دیده شده است. این میزان نیرو از طریق فراخوانش کارکنان نظامی بازنشسته طی دو سال اخیر تأمین خواهد شد. این افراد در زمان مأموریت انتخاباتی، تمامی اختیارات کارکنان در حال خدمت را خواهند داشت. بدین ترتیب، ارتش قادر خواهد بود برای هر یک از هشتادوپنج هزار حوزه رأی‌گیری، چهار مأمور اختصاص دهد. بر اساس گزارش‌ها، در این دوره از انتخابات صدوهفت حزب و گروه سیاسی و بیش از دوازده هزار و پانصد نامزد حزبی و مستقل با یکدیگر به رقابت خواهند پرداخت. ارزیابی حکایت از آن دارد که برگزاری این انتخابات بیش از بیست میلیارد روپیه (دویست میلیون دلار) هزینه در بر خواهد داشت.

این نوشتار تلاش می‌کند با توجه به اهمیت پاکستان در مناسبات نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران، ضمن بررسی ابعاد مختلف، مهم‌ترین تحول سیاسی پیش روی این کشور، سناریوهای احتمالی و ملاحظات امنیتی ناشی از آن را مورد مداقه و بررسی قرار دهد. بررسی این مسئله به دلایل مختلفی حائز اهمیت است. نخست، ارتش در پاکستان همیشه نقش مهمی در مناسبات سیاسی و امنیتی این کشور داشته است. در شرایط کنونی نیز ارتش به ‌عنوان یک بازیگر، تلاش شایان توجهی جهت اثرگذاری بر مناسبات سیاسی این کشور مبذول داشته و همین امر بررسی کنش‌های آن را اجتناب‌ناپذیر می‌کند. دوم، پاکستان به‌ عنوان یکی از دو همسایه شرقی جمهوری اسلامی ایران، طی چهل سال اخیر تقریباً همیشه یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های امنیتی جمهوری اسلامی ایران بوده است. فعالیت جریان‌های تروریستی معاند، گروه‌های جدایی‌طلب و احتمالاً جریان‌های افراط‌گرای مذهبی بخشی از چالش‌های امنیتی جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شوند. بدیهی است شکل‌گیری دولت فراگیر و مقتدری که سیاست هم‏سو با جمهوری اسلامی ایران داشته باشد، می‌تواند تهدیدات پیش‌گفته را از میان برده یا مدیریت نماید. سوم، پاکستان بزرگ‌ترین کشور مسلمان است که تسلیحات هسته‌ای دارد. علاوه بر این، دارای اشتراکات عمیق فرهنگی، مذهبی و ادراکی با جمهوری اسلامی ایران است. در شرایط کنونی کشور که با دشمنی آشکار و پررنگ‌تر از همیشه ایالات‌ متحده و برخی متحدان عرب آن مواجه هستیم، این مشترکات به‌ ویژه آنچه در حوزه ادراک وجود دارد، می‌تواند بستر خوبی برای گسترش همکاری‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی را فراهم نماید؛ به‌ ویژه آنکه پاکستان نیز در ماه‌های اخیر با تحریم‌های مالی و فشارهای شدید سیاسی ایالات‌ متحده آمریکا مواجه شده است.

 

ایالت

طبقات

مجلس ملی

مجلس ایالتی

بلوچستان

عمومی

287

943

زنان

16

42

اقلیت‌ها

-

22

جمع ایالت بلوچستان

303

1007

خیبرپختونخا

عمومی

725

1165

زنان

35

79

اقلیت‌ها

-

20

جمع ایالت خیبرپختونخا

760

1264

پنجاب

عمومی

1623

4036

زنان

73

174

اقلیت‌ها

-

32

جمع ایالت پنجاب

1696

4242

سند

عمومی

824

2252

زنان

48

91

اقلیت‌ها

-

39

جمع ایالت سند

872

2382

اقلیت‌ها (مجلس ملی)

44

-

جمع کل نامزدها

3675

8895

تعداد نهایی نامزدهای انتخاباتی برای عضویت در مجلس ملی و مجالس ایالتی پاکستان

 

ترتیبات سیاسی پاکستان

ساختار سیاسی در پاکستان مبتنی بر دموکراسی است و شکل حکومت نخست‌وزیری است. بر اساس رویه‌های جاری، حزب پیروز در انتخابات یا ائتلافی از احزاب می‌توانند دولت آینده پاکستان را تشکیل دهند.

همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، مجمع ملی پاکستان سیصد و چهل‌ودو عضو دارد که به دو روش و در سه‌ طبقه تعیین می‌شوند. دویست و هفتادودو کرسی مربوط به حوزه‌های انتخابیه تک‏عضو با سیستم انتخابی اکثریتی است. شصت کرسی به زنان و ده کرسی به اقلیت‌های قومی و مذهبی اختصاص ‌یافته است. تمام این هفتاد کرسی توسط رئیس‌ جمهور[5]، بر مبنای نسبت توزیع کرسی‌ها میان احزاب، معرفی می‌شود. طبیعی است که برای تحقق یک پیروزی ساده، هر حزب باید حداقل صد وسی و هفت کرسی را به دست آورد. نکته شایان‌ ذکر دیگر آن است که انتخابات پیش رو بر اساس آخرین تجدید نظر انجام‌شده در سال 2017 که در نتیجه نتایج سرشماری انجام ‌شده، برگزار خواهد شد. بر این مبنا، در مجلس ملی، اسلام‌آباد سه کرسی، پنجاب صدوچهل و یک کرسی، سند شصت‌ویک کرسی، خیبرپختونخا سی‌ونه کرسی، بلوچستان شانزده کرسی و فتا دوازده کرسی خواهند داشت. همچنین در مجالس ایالتی، پنجاب سیصدوهفتاد و یک کرسی، سند صدوشصت و هشت کرسی، خیبرپختونخا صد و بیست‌وچهار کرسی و بلوچستان شصت‌وهشت کرسی خواهند داشت. طبیعی است ایالت پنجاب به دلیل میزان بالای کرسی‌ها، محل اصلی رقابت‌ها در انتخابات پیش رو باشد.

طبیعی است با نزدیک‏شدن به موسم برگزاری انتخابات بر شور و حرارت کارزارهای انتخاباتی افزوده ‌شده و جهت‌گیری‌های انتخاباتی مردم آشکارتر خواهد شد. بر اساس نظرسنجی‌های مختلف انجام‌شده، به ‌ویژه آنچه گالوپ پاکستان انجام داده، هنوز بخش زیادی از مردم تصمیم به شرکت در انتخابات نگرفته و یا حزب متبوع یا نامزد مورد نظر خود را انتخاب نکرده‌اند. این رقم بر اساس آخرین نظرسنجی مؤسسه مزبور که در ششم ماه ژوئن2018 انجام‌شده است، حدود بیست درصد است. بدیهی است که هدایت این میزان از آراء به سمت یک حزب می‌تواند در مناسبات سیاسی آینده پاکستان تأثیر شگفت‌انگیزی داشته باشد. ازاین‌رو می‌توان انتظار داشت که در کنار احزاب و گروه‌های مختلف که طبیعتاً تمام تلاش خود را برای کشاندن رأی‌دهندگان به کمپین انتخاباتی خود خواهند کرد، عملکرد برخی نهادهای مرتبط ازجمله کمیسیون ملی انتخابات، اداره ملی حسابرسی، اداره تحقیقات فدرال و اداره مالی فدرال نیز بر جریان انتخابات مؤثر باشد. همین مسئله در کنار تأثیرگذاری نهادهای مزبور در رد و تأیید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی، انگاره تأثیرگذاری ارتش و برخی نهادهای همسو با آن در انتخابات پاکستان را افزایش داده است. با این ‌حال، کمیسیون ملی انتخابات، ارتش پاکستان و فرماندهی آن بر تلاش به ‌منظور برگزاری انتخابات عادلانه و آزاد تأکید کرده‌اند.

 

 

کل

پنجاب

سند

خیبرپختونخا

بلوچستان

حزب مسلم لیگ نواز

26%

40%

4%

9%

2%

تحریک انصاف

25%

26%

9%

57%

5%

حزب مردم

16%

6%

44%

5%

20%

سایر احزاب

13%

6%

17%

14%

33%

نتایج حاصل از آخرین نظرسنجی انجام‌شده توسط موسسه نظرسنجی گالوپ پاکستان

حجم نمونه: 3000 نفر

 

مناسبات سیاسی در پاکستان در شکل و محتوا شباهت ویژه‌ای به سیاست‏ورزی در انگلستان دارد و بر این اساس یک نظام دوحزبی انعطاف‌پذیر تلقی می‌شود به‌گونه‌ای که رقابت میان دو حزب اصلی بوده و ضمناً فضا برای فعالیت سایر احزاب نیز گشوده است. با این ‌حال، به دلیل سیطره دو قطب اصلی بر فضای سیاسی، عمدتاً سایر احزاب امکان چندانی برای رقابت نمی‌یابند. در پاکستان نیز وضعیت تا انتخابات 2013 به همین‌ گونه پیش رفت اما در این انتخابات حزب تحریک انصاف به رهبری عمران خان توانست به شکل چشم‏گیری مورد اقبال عمومی واقع‌ شده و کرسی‌های زیادی را در پارلمان ملی و مجالس محلی به خود اختصاص دهد.

حزب

رهبر

تعداد کرسی

رتبه 2013

مسلم لیگ نواز

شهباز شریف

166

1

مردم

بیلاول بوتو زرداری

42

2

تحریک انصاف

عمران خان

35

3

کرسی‌های به‌دست‌آمده توسط احزاب عمده پاکستان در آخرین انتخابات پارلمانی برگزارشده در سال 2013

بر اساس شواهد، قرائن و نظرسنجی‌های موجود، این وضعیت در انتخابات پیش رو نیز تکرار و تقویت خواهد شد و از این‌ جهت می‌توان پیش‌بینی کرد اقبال به حزب عمران خان شگفتی‌ساز انتخابات 2018 به ‌طور خاص و فضای سیاسی پاکستان به ‌طور عام باشد. در ادامه وضعیت احزاب عمده پاکستان مورد بررسی قرار                                                                       گرفته است.

 

حزب مسلم لیگ پاکستان- شاخه نواز[6]

حزب مسلم لیگ شاخه نواز شریف، مهم‌ترین میراث‌دار حزب مسلم لیگ ـ یادگار محمدعلی جناح، بنیان‌گذار پاکستان به شمار می‌رود که طی دهه‌های گذشته یکی از دو قطب اصلی نظام سیاسی و انتخاباتی پاکستان بوده است. این حزب همان‌طور که پیش‌تر ذکر آن رفت، پیروز قطعی انتخابات پارلمانی 2013 پاکستان بود و به ‌تبع آن توانست راساً و توسط نواز شریف تشکیل دولت دهد. با این‌ حال در ماه‌های اخیر چند رویداد موجب ایجاد دشواری در مسیر پیروزی دوباره این حزب در انتخابات شده است. مهم‌ترین حادثه، افشای برخی مناسبات مالی نواز شریف ـ نخست‌وزیر وقت پاکستان و رهبر حزب مسلم لیگ نواز ـ تحت عنوان اسناد پاناما[7] بود. پس از افشای این اسناد، بر اساس شکایتی که عمران خان نزد دادگاه عالی پاکستان مطرح کرد، نهایتاً از نواز شریف برای پذیرش پست‌های دولتی در جولای 2017 سلب صلاحیت شد. حکم دادگاه منجر به برکناری وی از جایگاه نخست‌وزیری و به ‌تبع آن از رهبری حزب شد. این مسئله ضربه سختی به حزب مزبور وارد کرد و البته آثار سیاسی دیگری نیز در پی داشت.

نخست، این گمانه را مطرح کرد که برخی نهادهای فرادستی و تأثیرگذار در مناسبات سیاسی پاکستان به دنبال تأثیرگذاری غیرمستقیم بر انتخابات 2018 هستند. منظور از این نهادهای فرادستی مشخصاً ارتش و دادگاه عالی پاکستان است. سلب صلاحیت از نواز شریف و به دنبال آن صدور حکم ده سال زندان توسط دادگاه ویژه مبارزه با فساد اقتصادی پاکستان به جرم خرید آپارتمان‌های مجلل در لندن برای وی، دو سال زندان برای دخترش مریم نواز به همراه جریمه سنگین مالی طبیعتاً این تحلیل که ساختار قدرت در پاکستان در پی به حاشیه بردن حزب نواز شریف است را تقویت می‌کند.

دوم، همین مسئله در کنار مهارت رهبران این حزب برای بازی با افکار عمومی، زمینه مناسبی برای مظلوم‌نمایی شریف و خانواده‌اش فراهم کرده است. تردیدی نیست که جایگاه این حزب و رهبران آن در ماه‌های اخیر آسیب جدی دیده است، با این‌ حال باید منتظر کنش‌های سیاسی این حزب در فضای سیاسی پاکستان به‌ طور عام و ایالت پنجاب به ‌طور خاص که پایگاه رأی و نفوذ آن محسوب می‌شود، بود.

سوم، پایگاه سیاسی حزب تحریک انصاف به ‌طور سنتی ولایت خیبرپختونخاست اما این حزب طی سال‌های گذشته توانسته نفوذ خود در ایالت پنجاب به‌ ویژه در بخش جنوبی گسترش دهد. ایالت پنجاب به دلیل وسعت، جمعیت و طبیعتاً حوزه انتخابیه بیشتر، همیشه نقش تعیین‌کننده‌ای در انتخابات در پاکستان داشته است. این ایالت پایگاه سنتی حزب مسلم لیگ بود اما در انتخابات 2013، تحریک انصاف توانست جای پایی در این منطقه پیدا کند و اتفاقات پیش‌گفته کمک شایانی به گسترش این نفوذ کرده است.

چهارم، رسوایی پاناما، برکناری نواز شریف و تضعیف جایگاه حزب مسلم لیگ نواز فضایی را در میان فعالان این حزب پدید آورد که امکان رأی آوری تحت لوای این حزب وجود ندارد. ازاین‌رو برخی از شخصیت‌های مهم و تأثیرگذار آن ترجیح دادند تا در انتخابات پیش رو به شکلی راه خود را از این حزب جدا کنند. برخی از آن‌ها به حزب تحریک انصاف پیوستند، برخی به‌طور انفرادی کاندیدا شدند و برخی نیز در قالب تشکلی جدید و با نماد انتخاباتی متفاوتی وارد کارزار انتخابات شده‌اند. چنین وضعیتی به دلیل ضعف‌های موجود در حزب مردم نیز قابل ‌مشاهده است. در این ‌باره می‌توان به چودری نثار علی‌خان وزیر کشور اسبق و از دوستان نزدیک نواز شریف و نیز «فردوس عاشق اعوان» و «فرحت ‌الله بابر» از اعضای بلندپایه حزب مردم اشاره کرد.

پنجم، اختلافات درون تشکیلاتی حزب مسلم لیگ مزید بر مشکلات عدیده این جریان است. پس از برکناری نواز شریف، وی دخترش «مریم» را به ‌عنوان رهبر حزب اعلام کرد در حالی‌که شهباز شریف، برادر نواز شریف و سر وزیر ایالت پنجاب در تکاپو برای به دست گرفتن رهبری حزب است و در این مسیر از حمایت فرزندش «حمزه» -همسر «مریم نواز»-، برخوردار است. علنی‏شدن اختلافات داخلی در این سطح تأثیر نامطلوبی بر افکار عمومی و طرفداران این حزب گذاشته و توسط مخالفین به ‌ویژه تحریک انصاف به‌ عنوان گواهی بر «خاندانی‏بودن احزاب حاکم» تلقی شده و مورد استفاده قرارگرفته است. به این اختلافات باید برخی انشعاب‌های داخلی از جمله آنچه توسط چودری نثار علی‌خان رهبری می‌شود را نیز اضافه کرد.

ششم، نواز شریف در وضعیت بدی به لحاظ سیاسی قرار دارد. از این ‌رو تلاش می‌کند با ایجاد دوقطبی میان حزب خود و ارتش پاکستان، مردم و به ‌ویژه آراء خاکستری را به ‌صورت هیجانی به نفع خود بسیج کند. در این راستا احکام صادره علیه خود و فشارهای وارده علیه حزب و اطرافیان خود را به ‌عنوان تلاش‌های نظامیان برای روی کار آوردن نیروهای ضعیف و وابسته معرفی می‌نماید. همچنین تلاش می‌کند ارتش را عامل موجبه‌ای برای وضعیت فعلی پاکستان در سیاست‌های منطقه‌ای و جهانی معرفی کند. در کنار این، مسلم لیگ تا حدود زیادی توانسته عمران خان را به‌ عنوان گزینه مطلوب ارتش معرفی و از این طریق به پایگاه رأی این حزب آسیب وارد کند.

 

حزب تحریک انصاف پاکستان[8]

حزب تحریک انصاف در سال 1996 توسط کاپیتان سابق تیم کریکت پاکستان یعنی عمران احمدخان نیازی تأسیس شد. این حزب به ‌ویژه در سال‌های اخیر با رشد فزاینده‌ای مواجه شده و شاید گزافه نباشد که بگوییم سیستم سیاسی پاکستان را از دوحزبی به سه‌حزبی بدل کرده است. اعتراض‌های متعدد تحریک انصاف به فسادهای سیاسی و اقتصادی در پاکستان و طرح شعار ایجاد دولت رفاه در این کشور از دلایل عمده محبوبیت آن بوده است. این حزب عمدتاً بر مواردی از جمله مبارزه با فساد، آزادی اندیشه، حذف تبعیض مذهبی، تلاش برای ایجاد ثبات سیاسی، همگرایی اجتماعی، شکوفایی اقتصادی و پاسخگوبودن حزب در قبال سلامت، آموزش و اشتغال تأکید دارد.

عمران خان در سال 2002 تنها یک کرسی به دست آورد. او انتخابات سال 2008 را تحریم کرد، اما در سال 2013 توانست بیش از 6.7 میلیون رأی کسب کند. شاید بتوان گفت او این رأی بالا را باید مدیون وعده‌های شش‌گانه‌ای باشد که مطرح کرده بود. با این رأی جایگاه دوم در آرا و جایگاه سوم در کرسی‌ها نصیب حزب تحریک انصاف شد. تحریک انصاف در خیبرپختونخا رأی نخست و در پنجاب رأی دوم را کسب نمود. نتیجه این آراء به دست آوردن سی‌وپنج کرسی مجلس ملی پاکستان بود. در حال حاضر تحریک انصاف حکومت محلی در ایلات خیبرپختونخا را در دست دارد. وی مدعی است که تنها حزب غیر خاندانی در پاکستان بوده و با ده میلیون عضو و هوادار، بزرگ‌ترین حزب فعال در این کشور است.

در رابطه با حزب تحریک انصاف، نکات ذیل قابل‌تأمل است:

نخست، عمران خان یک کریکت‏باز است که وارد عرصه سیاسی شده و در قیاس با رهبران دو حزب اصلی پاکستان و حتی سایر احزاب، تجربه کار اجرایی ندارد. شاید به همین دلیل باشد که مواجهه او با مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پاکستان طی سال‌های اخیر عمدتاً سلبی و کمتر ایجابی بوده است. به‌عبارت‌دیگر عمران خان می‌داند که با چه باید مقابله کند اما بعید است که بتواند با تکیه‌بر پیشینه سیاسی خود ابتکاراتی جهت تغییر وضع موجود ارائه دهد. البته باید توجه داشت که اطرافیان او و به‌ویژه کادرهای حزبی جدیدی که از سایر احزاب به‌ویژه حزب مسلم لیگ نواز و حزب مردم به آن پیوسته‌اند، دارای سابقه کار اجرایی هستند اما نمی‌توان به هماهنگی آن‌ها در دولت احتمالی تحریک انصاف خوش‌بین بود.

دوم، به دلیل پیش‌گفته، تاکنون شاهد ارائه برنامه منسجمی به ‌منظور خروج پاکستان از وضعیت اقتصادی، اجتماعی و امنیتی از سوی تحریک انصاف نبوده‌ایم و عمدتاً چیزی جز لفاظی‏های معمول سیاسی مشاهده نشده است. از آن جمله می‌توان به ابهام جدی در رویکردهای احتمالی این حزب در حوزه سیاست خارجی اشاره کرد. نکته حائز اهمیت در این میان آن است که رویکردهای دو حزب دیگر و رویه‌های تصمیم‌گیری در آن‌ها تا حدود زیادی مشخص است اما در این مورد هم به دلیل نبود پیشینه مشخص، وضعیت تحریک انصاف ابهام دارد. نکته دیگر در این ‌باره آن است که شعارهای عام عمران خان با اقبال عمومی مواجه می‌شود، اما تجربه حکومت این حزب در ایالت خیبرپختونخا نشان داده این حزب آمادگی لازم برای مدیریت اجرایی را ندارد، چراکه رویکردهای آن در سطح محلی و منطقه‌ای راه‏گشا نبوده است. همین امر می‌تواند به‌ عنوان عامل منفی در افکار عمومی پاکستان قلمداد شود، چراکه آراء خاکستری به سمتی می‌روند که بتواند با هدایت منابع لازم، مشکلات روزمره آن‌ها را حل‌وفصل نماید. از این ‌رو نمی‌توان روی گرایش حدود بیست درصد از رأی‌دهندگان بلاتکلیف به تحریک انصاف حسابی باز کرد.

سوم، همان‌طور که گفته شد، موج فزاینده محبوبیت عمران خان و حزب تحریک انصاف و البته برخی رویدادهای دیگر، موجب شده علاوه بر مردم، برخی فعالان و شخصیت‌های شناخته‌شده سیاسی از حزب مردم و مسلم لیگ نواز، به این حزب بپیوندند. همین کثرت شخصیت‌های شناخته‌شده موجب شده حزب برای کسب رأی و کرسی بیشتر، نیروهای اصیل و قدیمی خود را برای نامزدی در حوزه‌هایی که در آن نفوذ دارند کاندیدا نکند و ترجیح دهد از شخصیت‌های متنفذ تازه‌وارد و کهنه‌کار استفاده نماید. طبیعی است این رویکرد از سوی نیروهای قدیمی حزبی مورد انتقاد واقع شود. اعتراض فعلی به عملکرد عمران خان آن است که وی مدعی بوده اعضای دو حزب دیگر دارای مفاسد متعدد هستند و نمی‌توانند کمکی به کشور بکنند، اما در شرایط فعلی همان افراد تبدیل به نامزدهای تحریک انصاف شده‌اند و اعضای اصیل و قدیمی این حزب را در حاشیه قرار داده‌اند. این وضعیت شاید سخت‌ترین بحرانی است که عمران خان باید تلاش کند از آن و تأثیرات آن بر افکار عمومی پاکستان عبور کند.

چهارم، عمران خان پتان است و این امر یکی از موانع اصلی در مسیر پیشرفت و گسترش نفوذ وی در نظام قومی- مذهبی پاکستان به شمار می‌رود. از این ‌رو به نظر می‌رسد عمران خان همان‌طور که تا کنون عمل کرده، باید روی حمایت اقلیت‌های مذهبی، جوانان و طبقه متوسط جدید پاکستان حساب کند. نگارنده ارزیابی دقیقی از این گروه ندارد، اما تردید نیست که همین محدودیت می‌تواند مانعی در گسترش نفوذ این حزب و قرارگرفتن آن در سطح نخست سیاسی پاکستان باشد.

پنجم، تحریک انصاف رویکرد تقابلی با دو حزب اصلی پاکستان اتخاذ کرده است. با این ‌حال، نوک پیکان حملات آن متوجه نواز شریف و حزب متبوع وی بوده و حتی در این مسیر در مواردی به حزب مردم نزدیک شده است. به‌ عنوان نمونه می‌توان به ائتلاف حزب مردم و تحریک انصاف در انتخاب رئیس و نایب‌رئیس مجلس سنا (صدیق خان سنجرانی و سلیم ماندویوالا[9]) در 12 مارس 2018 اشاره کرد که مانع از رأی‏آوری نامزدهای معرفی و حمایت‌شده از سوی حزب حاکم (حزب مسلم لیگ نواز) شد. نمی‌توان گزاره دقیقی عنوان نمود، اما بر اساس شواهد می‌توان پیش‌بینی کرد که در صورت لزوم، ائتلاف حزب مردم با تحریک انصاف برای تشکیل دولت احتمالی دور از ذهن نخواهد بود.

ششم، یکی از مسائل نگران‌کننده نوظهور در ایالت پنجاب و بلوچستان، گرایش رو به رشد رأی‌دهندگان به گروه‌های مذهبی راست افراطی است. به نظر می‌رسد در انتخابات عمومی آتی، رقابت گسترده‌ای بین گروه‌های مذهبی- سیاسی راست و راست افراطی وجود داشته باشد و شاید حزب حاکم نیز به حمایت از گروه‌های اسلام‌گرای رادیکال در این ایالت بپردازد و عرصه برای فعالیت‌های انتخاباتی احزاب رقیب، از جمله حزب تحریک انصاف تنگ‌تر و سخت‌تر شود. طبیعی است قدرت‌یابی و گسترش نفوذ احزاب مذهبی افراط‌گرا به‌ ویژه در ایالت بلوچستان می‌تواند اوضاع امنیتی در این ایالت را که هم‌مرز با استان سیستان و بلوچستان ما بوده و آمدوشد بالایی میان مردم دو سوی مرز وجود دارد، بی‌ثبات‌تر کند. علاوه بر این، معمولاً شاهد حملات تروریستی علیه اقلیت‌ها و از جمله شیعیان در این ایالت به ‌ویژه در کویته هستیم که در صورت گسترش نفوذ احزاب افراط‌گرای مذهبی، گسترش این حملات و فشارها دور از ذهن نیست.

 

حزب مردم

حزب مردم نیز یکی از ستون‌های نظام سیاسی دوستونی پاکستان بود. این حزب در خانواده بوتو موروثی بوده و هم‌اکنون بلاول زرداری فرزند آصف علی زرداری رئیس‌ جمهور پیشین پاکستان و مرحوم بی‌نظیر بوتو رهبری آن را بر عهده دارد. به لحاظ سنتی، ایالت سند به ‌عنوان پایگاه سیاسی و مرکز رأی حزب مردم شناخته می‌شود.

در فضای کنونی و بر اساس نظرسنجی‌ها، حزب مردم وضعیت مطلوبی نداشته و احتمال کسب اکثریت در پارلمان توسط آن بسیار اندک است. عواملی از جمله استبداد رأی آصف علی زرداری در اتخاذ تصمیمات و عدم استفاده از ظرفیت‌های حزبی، بی‌تجربگی بلاول زرداری به ‌عنوان رهبر حزب، کم‌توجهی به سازمان‏دهی، تقویت و تحکیم پایگاه سیاسی حزب در سایر ایالت‌ها، عدم ارائه برنامه منسجم برای حل مشکلات محلی و ملی در پاکستان و تقلای حزب تحریک انصاف که زمینه برای تضعیف پایگاه حزب مردم به نفع تحریک انصاف را فراهم کرده را می‌توان به ‌عنوان مهم‌ترین دلایل ضعف این حزب برشمرد.

حزب مردم در ماه‌های اخیر تلاش کرده ضعف‌های سیاسی و پایگاه حزبی خود در ایالت سند را ترمیم و تقویت نماید. همچنین تلاش‌هایی برای تقویت روابط پیشین خود در ایالت پنجاب را در دستور کار قرار داده است. با این ‌حال بعید است این تلاش‌ها بتوانند منجر به تغییر مناسبات سیاسی در انتخابات پیش رو شوند چراکه از سویی این اقدامات دیرهنگام بوده منتج به نتیجه چشمگیری نخواهد شد و از سوی دیگر مقاومت دو حزب مسلم لیگ نواز و تحریک انصاف در مقابل اقدامات حزب مردم در ایالت پنجاب قابل ‌توجه است و فضایی برای ایجاد تحولات چشم‏گیری به نفع حزب مردم ایجاد نخواهد شد.

 

ارتش پاکستان و انتخابات پیش رو

ارتش پاکستان بخش جدایی‌ناپذیر سیاست‏ورزی در این کشور محسوب می‌شود. به ‌طور سنتی نظامیان در سیاست پاکستان نقش مؤثری داشته‌اند، با این ‌حال، در شرایط کنونی شاهدی بر علاقه ارتش مبنی بر کسب قدرت وجود ندارد. با این‌ حال، نمی‌توان منکر تقلای جانانه این نهاد در کنار دادگاه عالی پاکستان برای تأثیرگذاری بر انتخابات پیش رو شد. در پاکستان چند محور از جمله رابطه با هند، مسئله افغانستان، رابطه با ایالات ‌متحده و رابطه این کشور با چین به ‌عنوان محورهای اصلی سیاست خارجی و امنیتی محسوب می‌شوند. از این ‌رو، ارتش و دولت در تلاشی مداوم برای گسترش نقش و نفوذ خود در این مسائل بوده و هستند.

در رابطه با اقدامات ارتش در راستای تأثیرگذاری بر تحولات سیاسی پیش رو، موارد ذیل شایان توجه هستند:

نخست، ارتش تلاش کرده انتخابات را از طریق تغییر در منطقه‏بندی حوزه‌های انتخابیه ایالات تحت تأثیر قرار دهد. این تأثیرگذاری از طریق تغییر مرزهای برخی حوزه‌های انتخابیه به ‌ویژه در ایالت پنجاب که پایگاه سنتی حزب مسلم لیگ نواز به شمار می‌آید، مدیریت ‌شده است. تغییر بافت قومی، مذهبی یا جغرافیایی و ... می‌تواند در نتیجه نهایی انتخابات در حوزه‌های انتخابیه مؤثر باشد.

دوم، همان‌طور که پیش‌تر ذکر شد، این گمانه وجود دارد که ارتش مایل است با تقویت جریان تحریک انصاف، موقعیت دو حزب سنتی پاکستان به ‌ویژه مسلم لیگ را تضعیف کند. این انگاره را می‌توان به اعمال فشارهای متعدد به نواز شریف و حزب متبوع وی، حمایت از عمران خان برای رهبری اعتراضات علیه دولت نواز شریف، تلاش برای به نتیجه رساندن پرونده اسناد پاناما که رأساً توسط عمران خان اقامه دعوی شد و سلب صلاحیت از نواز شریف، ممانعت از چاپ کتاب خاطرات همسر پیشین عمران خان که می‌توانست نقش منفی بر محبوبیت او در جامعه پاکستان داشته باشد و... قابل استناد است.

سوم، ارتش در کنار سایر نهادهای همسو از جمله دادگاه عالی در مرحله بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات، تعداد زیادی از نامزدهای حزب مسلم لیگ را رد صلاحیت نمود. این در حالی است که نامزدهای مرتبط با دو حزب عمده دیگر با چنین برخوردی مواجه نشده‌اند.

بر اساس زمان‌بندی اعلام‌شده برای برگزاری انتخابات، آخرین اقدام کمیسیون انتخابات پاکستان، پس از اعلام فهرست نهایی نامزدهای تأیید صلاحیت شده، تخصیص نماد انتخاباتی به احزاب و افراد بود. این امر در روز جمعه، بیست و نهم ژوئن 2018 انجام شد که طی آن کمیسیون انتخابات فهرست نهایی نامزدهای تأیید صلاحیت‏شده مجلس ملی و مجالس ایالتی را به همراه نمادهای انتخاباتی آن‌ها منتشر نمود. در این میان برخی شخصیت‌های سیاسی رد صلاحیت شده‌اند. اداره آگاهی پاکستان[10] در گزارشی به کمیسیون انتخابات این کشور اعلام کرده که صدها نفر از نامزدهای انتخابات دوتابعیتی بوده و بیش از دو هزار و صد نفر نیز مرتکب تخلفاتی از جمله فرار مالیاتی شده‌اند.

 

سناریوهای احتمالی

در شرایط فعلی از میان سه حزب عمده پاکستانی، کمترین احتمال برای تشکیل دولت در پاکستان به حزب مردم اختصاص دارد. بنابراین می‌توان گفت رقابت اصلی میان دو حزب مسلم لیگ نواز و تحریک انصاف شکل خواهد گرفت. در چنین شرایطی حزب مردم نقش تسهیل‌گر را ایفا خواهد کرد و حتی ممکن است برای حفظ ساختار دوحزبی و تضعیف جریان تحریک انصاف، ائتلافی در چارچوب حمایت حزب مردم از تشکیل دولت توسط حزب مسلم لیگ نواز به ‌منظور تشکیل دولت ایجاد شود. با این‌ حال، نمی‌توان احتمال بالایی برای این سناریو یا سناریوهایی از این ‌دست قائل شد. در ادامه اجمالاً محتمل‌ترین سناریوها در انتخابات پیش رو طرح و بررسی ‌شده‌اند:

 

سناریوی نخست: ائتلاف مسلم لیگ و احزاب کوچک

یکی از محتمل‌ترین سناریوها در انتخابات پاکستان، کسب اکثریت نسبی توسط حزب مسلم لیگ نواز است. به رغم نفوذ تحریک انصاف و گسترش نفوذ حزب مسلم لیگ شاخه قائد اعظم در پنجاب، حزب مسلم لیگ نواز همچنان دارای پایگاه رأی قابل‌توجهی است و به‌علاوه مهارت بالایی در بهره‌برداری از ابزارهای سیاسی موجود خود از جمله فشارهای ارتش جهت مظلوم‌نمایی و تحریک افکار عمومی دارد. از این‌ رو، بر اساس نظرسنجی‌های ایالتی، به نظر می‌رسد بتواند با کسب اکثریت یا میزان قابل‌توجهی از کرسی‌ها در پنجاب، چشم به رقابت در سایر ایالت‌ها از جمله سند و خیبرپختونخا بدوزد. در چنین بستری، احتمال کسب اکثریت کرسی‌های پارلمان دشوار است، اما کسب اکثریت نسبی و ائتلاف با احزاب هم‏سو و کوچک‌تر و احتمالاً احزاب مذهبی بسیار محتمل است.

 

سناریوی دوم: ائتلاف تحریک انصاف+ احزاب کوچک

تحریک انصاف در دوره جاری توانسته تأثیرگذاری بالایی بر افکار عمومی مردم پاکستان به ‌ویژه جمعیت شهرنشین و جوانان داشته باشد. از این ‌رو، بر اساس شواهد موجود می‌توان پیش‌بینی کرد که به نسبت انتخابات پیشین، وضعیت به ‌مراتب بهتری در پارلمان داشته باشد. با توجه به اینکه نفوذ این حزب در جنوب پنجاب و ایالت خیبرپختونخا در سطح گسترده‌ای وجود دارد، کسب اکثریت نسبی برای این حزب محتمل است. با توجه به رویکرد سلبی و انتقادی حزب مزبور، در چنین شرایطی سخن‏گفتن از طرف‌های ائتلاف چندان آسان نیست و باید منتظر تحولات آتی ماند.

 

سناریوی سوم: ائتلاف تحریک انصاف+ مردم

همان‌طور که پیش‌تر ذکر شد، احتمال کسب اکثریت نسبی توسط حزب مردم ضعیف و توسط حزب تحریک انصاف قوی است. از این ‌رو، به نظر می‌رسد یکی از گروه‌های هدف برای تحریک انصاف به‌ منظور ائتلاف، حزب مردم خواهد بود. هرچند سطح لفاظی‏ها در دوره انتخابات معمولاً بالاست، اما اقتضائات سیاسی دوره پس از انتخابات می‌تواند دو حزب را به سمت ائتلافی سازنده سوق دهد. چنین ائتلافی در انتخاب رئیس مجلس سنا در ماه مارس سال جاری میان دو حزب به وجود آمد و منجر به روی کار آمدن نامزد مورد نظر دو حزب مذکور شد. تکرار چنین ائتلافی در تشکیل دولت نیز دور از ذهن نیست.

 

سناریوی شگفتی‌ساز: کسب اکثریت توسط حزب تحریک انصاف

بر اساس گزارش‌های موجود، از میان نود میلیون رأی‌دهنده، چهل میلیون جوان وجود دارند که گروه هدف حزب عمران خان محسوب می‌شوند. در انتخابات پیش رو دو حزب مردم و مسلم لیگ نواز با چهره‌های جوانی ازجمله مریم نواز، شهباز شریف و بلاول زرداری وارد گود انتخابات شده‌اند. این ورود خود نشان‌دهنده اهمیت آراء قشر جوان در مناسبات سیاسی پاکستان است. با این ‌حال آنچه اهمیت دارد آن است که گفتمان تحریک انصاف در کنار ناکارآمدی احزاب سنتی، برای جوانان جذابیت بالایی پیدا کرده است. علاوه بر این، عملکرد دادگاه عالی و برخی دیگر از سایر نهادهای اثرگذار در انتخابات و بر افکار عمومی، عمداً یا سهواً در راستای منافع تحریک انصاف بوده است. نتیجه بلافصل این وضعیت گسترش چشم‏گیر نفوذ تحریک در جنوب پنجاب بوده و استمرار این روند در پنجاب و سایر ایالات می‌تواند شگفتی‌ساز انتخابات پارلمانی 2018 پاکستان باشد.

 

نتیجه‏گیری

انتخابات پیش روی پاکستان شرایط و پیچیدگی‌های ویژه‌ای دارد. فشارهای آمریکا بر این کشور، محدودیت‌های اعمال‌شده بر حزب قدیمی مسلم لیگ نواز و رهبران آن، معاضدت‏های خواسته یا ناخواسته ارتش و نهادهای حکومتی به حزب تحریک انصاف، حاشیه‌نشینی حزب مردم، هم‌آیند مشکلات اقتصادی، امنیتی و اجتماعی بر جامعه و دولت پاکستان و پیوند و گسست‌های شگفت‌انگیز، بخشی از این پیچیدگی‌هاست. با توجه به نقش غیرقابل ‌چشم‌پوشی ارتش پاکستان در سیاست این کشور، مداقه در این شرایط و بررسی روندهای سیاسی پاکستان که بی‌تردید واجد پیامدهای امنیتی برای کشورمان خواهد بود، می‌تواند کارگزاران نظامی و امنیتی کشور را با ذهنی آماده‌تر با رویدادهای احتمالی آینده مواجه نماید. در مجموع، ذیل عنوان نتیجه‏گیری می‏توان گفت:

نخست، سه حزب عمده پاکستان، هر یک‌ در یکی از ایالات، پایگاه رأی بالایی دارند. مهم‌ترین ولایت پنجاب است که به‌ طور سنتی پایگاه رأی حزب مسلم لیگ نواز است، اما در دوره اخیر تحریک انصاف توانسته در بخش جنوبی آن جای پای محکمی پیدا کند. ایالت سند پایگاه رأی حزب مردم و ایالت خیبرپختونخا، کانون محبوبیت تحریک انصاف است. نظرسنجی‌ها حکایت از آن دارند که هر یک از این احزاب در ایالتی که محبوبیت بیشتری دارند، خواهند توانست اکثریت پارلمان محلی را کسب نمایند ولو با اکثریتی شکننده. رخدادی جز این را باید در زمره شگفتی‏سازهای این انتخابات قلمداد نمود.

دوم، احزاب مذهبی در این نوشتار مورد بحث قرار نگرفتند. این احزاب شامل احزاب شیعه و سنی است که به‌ صورت انفرادی یا در قالب ائتلاف‌ها و اتحادهای چندگانه در انتخابات حضور دارند. در این میان «مجلس متحده عمل» متشکل از ائتلاف سه حزب جمعیت علمای اسلام، جمعیت اسلامی و تحریک اسلامی تشکیل ‌شده است. این ائتلاف در ایالات پنجاب ظاهراً صدوسه نامزد انتخاباتی دارد. همچنین حزب «لبیک یا رسول» در کل پاکستان حدود صدوپنجاه نامزد صلاحیت‌دار دارد که رقم بسیار بالایی است. احتمال کسب تعداد کرسی قابل ‌توجه در پارلمان وجود دارد اما به دلیل تفرق موجود میان احزاب مذهبی، چشم‌اندازی برای تشکیل دولت برای این احزاب وجود ندارد.

سوم، ایالت بلوچستان به دلایل مختلف برای ارتش این کشور حائز اهمیت است. نخست آنکه این ایالت به ‌تنهایی چهل‌وچهار درصد خاک پاکستان را تشکیل می‌دهد و از این ‌رو بزرگ‌ترین واحد ایالتی محسوب می‌شود. با این‌ حال، جمعیت آن چیزی حدود هشت میلیون نفر است. جغرافیای این ایالت کم تراکم، بیابان و در برخی مناطق کوهستانی برای گروه‌های تجزیه‌طلب و تروریستی موقعیت مناسبی برای شکل‌گیری و گسترش ایجاد کرده است. دوم، ایالت بلوچستان از جنوب به دریای عرب می‌رسد و بندر گوادر را در خود جای‌ داده است. گوادر، بندری است که بر اساس توافقات چین و پاکستان قرار است به‌ عنوان یکی از مهم‌ترین باراندازهای ابتکار درازمدت کمربند- راه چین ایفای نقش نماید. به همین دلیل بخش عمده‌ای از سرمایه‌گذاری‌های چین در این بندر متمرکز شده و اقدامات توسعه‌ای بعدی در بلوچستان صورت خواهد گرفت. از این ‌رو، نمی‌توان منکر اهمیت ایالت بلوچستان برای پاکستان و به ‌ویژه ارتش این کشور شد. این مسئله می‌تواند منجر به تأثیرگذاری بیشتر ارتش در انتخابات پیش رو در این ایالت باشد و مهم‌تر از آن می‌تواند به‌ عنوان بستری برای چانه‌زنی‌های امنیتی از سوی جمهوری اسلامی ایران با این نهاد تلقی شود. تردیدی نیست که یکی از مهم‌ترین مرزهای آسیب‌پذیر جمهوری اسلامی ایران، مرز مشترک ایران- پاکستان است که در سال معمولاً یک یا چند حادثه مهم تروریستی امنیت کشور را تحت ‌الشعاع قرار می‌دهد. با توجه به اینکه امنیت بلوچستان مورد نظر ارتش ایران و پاکستان است، این امر می‌تواند زمینه گسترش همکاری‌های مرزی، تبادلات اطلاعاتی و امنیتی میان واحدهای ذی‌ربط در دو کشور را فراهم کند.

چهارم، در ترتیبات سیاسی پاکستان، معمولاً حزب مردم نزدیک به ایران و حزب مسلم لیگ نواز شریف نزدیک به عربستان سعودی قلمداد می‌شده است. البته، فارغ از این نگاه، رابطه جمهوری اسلامی ایران و دولت پاکستان فارغ از حاکمیت احزاب، رابطه‌ای عمیق و سازنده بوده است. با این ‌حال نمی‌توان و نباید از نفوذ عمیق عربستان سعودی در ساختار نظامی و سیاسی پاکستان غافل شد. نکته شایان توجه در انتخابات جاری، امکان پیروزی حزب تحریک انصاف است که فاقد پیشینه اجرایی بوده و ارزیابی مشخصی راجع به سیاست خارجی احتمالی و رابطه آن با جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در صورت تشکیل دولت وجود ندارد. رسیدن به ارزیابی روشن‌تر از رویکردهای احتمالی این حزب در قبال جمهوری اسلامی ایران در صورت پیروزی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد.

پنجم، این نکته را نباید از نظر دور داشت که هر حزبی پیروز انتخابات پیش رو باشد، محدودیت‌های ساختاری که عمدتاً از سوی ارتش اعمال می‌شود، همچنان وجود خواهد داشت. از این ‌رو، تقویت کانال‌های ارتباطی میان ارتش‌های دو کشور، کسب اطلاعات و تأثیرگذاری برای فرآیندهای تصمیم‌گیری و تصمیم‏سازی می‌بایست به ‌عنوان وظیفه‌ای دائمی در دستور کار کارگزاران نظامی کشور قرار داشته باشد.



[1].Muhammad Sadiq Sanjrani

2.Sardar Ayaz Sadiq

3.Mamnoon Hussain

[4]. Election Commission of Pakistan

[5] رئیس جمهور پاکستان از طریق رأی غیرمستقیم و به‌واسطه آرا نمایندگان مجالس ملی و ایالتی انتخاب می‌شود. تعداد این نمایندگان در مجموع چیزی حدود یک‏هزار و صد نفر است.

[6]. Pakistan Muslim League- Nawaz

[7]. The Panama Papers

[8]. Pakistan Tehreek-e-Insaf (Pakistan Movement for Justice)

[9]. Saleem Mandviwalla

[10]. Federal Investigation Agency

  • محمد تقی جهانبخش

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.