خرد خام

نوشته های محمد تقی جهانبخش

خرد خام

نوشته های محمد تقی جهانبخش

خرد خام

محمد تقی جهانبخش - کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طاقچه» ثبت شده است

رمان شیدا و صوفی

يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۰۵ ق.ظ

فرصتی شد که رمان «شیدا و صوفی» خانم چیستا یثربی را بخوانم. پیش تر رمان پستچی را از ایشان خوانده بودم که ظاهرا سرگذشت واقعی نویسنده بوده است. وجه اشتراک این رمان با آن یکی هم ظاهرا در دو شخصیت محوری یعنی «شیدا» یا همان چیستا یثربی به عنوان راوی داستان و «حاج علی» است.

این رمان هم ظاهرا داستان یک ماجرای واقعی است. البته آنطور که فهمیدم. شیدا به عنوان خبرنگار در پی مصاحبه با جوانی است که محکوم به اعدام شده است. جرم جوان قتل «صوفی» است و این آغاز یک داستان تو در تو با شخصیت های متعدد و روایت های دروغ و در هم پیچیده است.

واقعیت این است که به دلیل تعدد شخصیت های داستان، پیچیدگی روابط، دروغ بودن روایت ها و تعدد روایت ها درباره اشخاص، اساسا خیلی نتوانستم جذا داستان شوم. اساسا نمی توانم واقعی بودن داستان را باور کنم و دوم اینکه بفهمم چطور نویسنده این روابط را فراموش نکرده است.

خواندن این رمان را توصیه نمی کنم!!


پی نوشت:

- کتاب را از طاقچه دانلود و مطالعه کردم.

- ظاهرا این داستان هم در کانال خانم یثربی منتشر شده و رایگان است. طاقچه هم رایگان گذاشته بود.

پستچی...

پنجشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۰۹ ق.ظ

امروز به برکت طاقچه، رمان پر سر و صدای «پستچی»، اثر چیستا یثربی را خواندم. ظاهرا خانم یثربی ابتدا این رمان را در کانال تلگرامی خود منتشر کرده و بعد به صورت کتاب در دسترس قرار گرفته است. در طاقچه این کتاب رایگان بود.

داستان، سراسر غلیان احساسات دختر و پسر جوانی (چیستا و حاج علی) است که همدیگر را ظاهرا خیلی دوست دارند. دختر و پسر جوانی که حالا دیگر باید دهه چهارم و پنجم عمرشان باشد. سنخ و جنس داستان را نپسندیدم اما نمی توانم قلم توانای خانم یثربی را نادیده بگیرم.

این رمان مانند هر نوشته دیگر آموزه هایی برای یادگیری دارد؛ از جمله فضای فکری و سیاسی دهه 60، دغدغه های جوانان آن روزها و خط قرمزهایی که در همین داستان هم قابل مشاهده است.


پی نوشت:

- طاقچه را دریابید!!

رمان تکفیری

چهارشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۵۶ ق.ظ

تصویر کتاب رمان تکفیری

گفته بودم که مشغول حواندن رمان «تکفیری» هستم. امروز تمام شد.

داستان یکی از مجاهدین افغانستانی بود که بعد از حمله آمریکا به افغانستان پس از حادثه یازده سپتامبر به عربستان سعودی رفته بود و آنجا بر اساس تفکرات «محمدبن عبدالوهاب» آموزش دیده و شده بود استاد دانشگاه؛ اما به دلیل اعتراضاتش نسبت به اقدامات پادشاه و مقامات سعودی اخراج شده بود و...

اصولا رمان خوان نیستم و این دومین رمانی بود که می خواندم. اولی نسخه چاپی اش را خوانده بودم. این یکی اما نسخه الکترونیکی بود و البته لذت بخش تر از نسخه چاپی. کتاب را از طریق نرم افزار اندرویدی «طاقچه»، به قیمت 40000 ریال گرفتم.

خواندن این رمان برای کسانی که افغانستان و تقکر وهابی تکفیری را می شناسند، خالی از آموزه های جدید نیست.

مجموعا قلم روان نویسنده به نظرم جذاب رسید. همچنین پایان خوبی را برای داستان رقم زده بود. «تکفیری» از جنس تلاش هایی است که همه کسانی که دل در گرو ارزش های متعالی انقلابی، اسلامی و شیعی دارند، باید در دستور کار قرار دهند.

نویسنده این اثر آقای مهدی دریاب است. ایشان ظاهرا اهل کازرون هستند. رخ دادن بخش مهمی از رمان در کازرون و ذکر جزییات شاید شاهدی بر این سخن باشد. به ایشان و قلم شان، خلق «تکفیری» را تبریک می گویم.

ما را مدافعان حرم آفریده‌اند...

سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۳۸ ق.ظ

شهید مصطفی کریمی نخبه افغانستانی شهید مدافع حرم

چند روز پیش (دقیقا سه شنبه یازدهم آبان ماه) پیکر شهید مدافع حرم، مرحوم مصطفی کریمی از دانشگاه تهران تشییع شد. حضور ایرانی ها و افغانستانی ها در تشییع پیکر شهید بی نظیر بود. حقیقتا جلوه آشکار یگانگی عمیق فرهنگی، اعتقادی و حتی سیاسی میان مردمان دو سوی مرز بود. شهید کریمی فارغ التحصیل مهندسی معماری از دانشگاه تهران بود و بی تردید یکی از نخبگان در جامعه مهاجرین به شمار می رفت. پدر شهید از روحانیون افغانستانی و برادر ایشان ارتوپد و رییس پیشین انجمن پزشکان افغانستان مهاجر هستند.

شهادت این شهید، با نظرداشت وضعیت علمی و خانوادگی او و تشییع با شکوه پیکرش بی تردید خط بطلانی است بر تبلیغات ضدایرانی و تلاش هایی که می خواهد فرهنگ غنی مردمان خراسان بزرگ را با خطی که زاییده استعمار است دچار انشقاق کند. پیام پدر بزرگوار شهید هم درس های فراوانی دارد برای کسانی که اهل یادگیری هستند.

شهادت این شهید بزرگوار که در نیت خالص او هیچ تردیدی نمی توان روا داشت را به خانواده پرآوازه اش، جامعه بزرگ مهاجرین افغانستانی و همه کسانی که دل در گرو ارزش ها دارند، صمیمانه تبریک و تسلیت می گویم.


پی نوشت:

  • امروز رمانی را از سامانه کتاب طاقچه دریافت کردم تحت عنوان تکفیری که آقای مهدی دُریاب آن را نگاشته است. کتاب بر اساس زندگی نامه یک دانشجوی پزشکی ایرانی است که در دوره جهاد افغانستان برای مبارزه علیه اشغال این کشور توسط شوروی به کمک مجاهدین افغانستانی رفته بود. این را گفتم که بگویم ریشه برادری ها مان عمیق تر از تبلیغاتی است که این روزها از منابع مشخص به افکار عمومی پمپاژ می شود.
  • تلاش هایی از جنس طاقچه قابل تحسین و ارزشمند است.
  • کتابخوانی و متن خوانی را جدی بگیرید. لعنت بر تلگرام...