خرد خام

نوشته های محمد تقی جهانبخش

خرد خام

نوشته های محمد تقی جهانبخش

خرد خام

محمد تقی جهانبخش - کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تروریسم» ثبت شده است

موج - گروه اقتصاد سیاسی
پس از انتشار خبری در مورد انشعاب طالبان و تاسیس گروهی به رهبری ملامحمد رسول که برداشت غیر رادیکالی داشت، این سوال در اذهان مطرح شد که دودستگی میان شبه‌نظامیان طالبان چه تاثیری بر صلح و امنیت افغانستان خواهد گذاشت. این موضوع از این جهت حائز اهمیت است که داعش نیز توانسته در این کشور با جذب نیرو حوزه نفوذی برای خود تعریف کند.
از این‌رو برای بررسی وضعیت امنیتی افغانستان و تقابل داعش و طالبان در آینده این کشور، گفتگویی با محمدتقی جهانبخش، کارشناس مسائل افغانستان، انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.


آیا می‌توان با توجه به انشعاب در طالبان و به‌ وجود آمدن گروهی که دیدگاه‌های مسالمت‌آمیزتری دارد، از بازتعریف کلمه «تروریسم» در این کشور سخن گفت؟
اتفاقی که در افغانستان بعد از مرگ ملا عمر رخ داد، تغییر چندانی در کنش‌های اصلی و استراتژی‌های این گروه ایجاد نکرده است؛ زیرا حتی قبل از اینکه خبر مرگ ملاعمر منتشر شود، گروهی از طالبان در روند دستیابی به صلح، وارد گفت و گو با دولت کابل شده بود اما بعد از انتشار خبر مرگ وی این روند به بن‌بست رسید، تا اینکه مدتی پیش گروهی تحت عنوان «شورای عالی امارت افغانستان» از طالبان انشعاب یافت و به رهبری ملا محمد رسول اعلام موجودیت کرد. این جریان به لحاظ کارکردی ظاهرا چندان تاثیرگذار نخواهد بود؛ چرا که ابعاد، جایگاه، مقبولیت و مشروعیت آن مشخص نیست. به‌ علاوه لجستیک و پشتیبانان آن ظاهرا قابل توجه نیستند. از این جهت اصولا توجه بیش‌ از اندازه به آن حداقل در شرایط فعلی نمی‌تواند مفید باشد. اما اینکه این گروه از دیدگاه‌های جدیدی مثل پذیرش حضور زن در محیط بیرون از خانه و برابری زن و مرد سخن می‌گوید، در راستای جلب افکار عمومی قابل‌ تحلیل است. آن‌ها در تلاش‌اند با این مفاهیم وارد دیالوگ با دولت شوند و بتوانند سهم خواهی کنند؛ وگرنه این گروه تاثیرگذار نیست و جایگاه آن در مجموعه طالبان و نیز منظومه افراط‌گرایی در افغانستان نامعلوم است، لذا با این شرایط نمی‌توان از تغییر تعریف تروریسم در افغانستان سخن گفت و اطلاق لفظ «طالب خوب» یا «تروریسم خوب» اصولا موضوعیت ندارد.


پی نوشت:

1- پیوند این مطلب در خبرگزاری موج

2- پیوند این مطلب در پایگاه رصد

نگاه جریان حکمتیار به داعش

يكشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۳۰ ق.ظ

  محمدتقی جهانبخش/ کارشناس افغانستان و پاکستان

نزدیک به چهار دهه ناامنی، افغانستان را به کشوری «فرومانده» تبدیل کرده که در آن امنیت مقوله‌ای کمیاب و شکننده است. در دوره پساطالبان هر چند تلاش‌هایی در راستای بهبود وضعیت سیاسی، اقتصادی و امنیتی افغانستان توسط دولت مرکزی و بازیگران خارجی در این کشور صورت گرفته است، با این‌حال وجود ریشه‌های عمیق افراط، خشونت و قوم‌گرایی، این ظرفیت را دارد تا هر لحظه افغانستان را وارد مرحله جدیدی از خشونت و ناامنی نماید.

در ماه‌های اخیر کم‌وبیش اخباری مبنی‌بر حضور عناصر جریان تروریستی داعش در افغانستان به گوش می‌رسید که البته غالباً از سوی مقامات این کشور رد می‌شد. تا اینکه بالا گرفتن درگیری‌های این جریان با گروه طالبان و نیز آغاز مبارزه آن با دولت مرکزی، مقامات را ناگزیر از تأیید حضور داعش در افغانستان نمود. در روزهای اخیر تحولی که بیش‌ازپیش خطر داعش را برای مقامات به سطح آورده، خبر حمایت جریان حزب اسلامی گلبدین حکمتیار از داعش در تقابل میان این گروه و طالبان افغانستان بوده است. اگر چه حمایت حزب اسلامی از داعش تکذیب شد اما حزب اسلامی در حالی پیوستن خود را به داعش رد کرد که گزارش های تایید نشده حاکی از آن است گروه داعش، بیعت حزب اسلامی را رد کرده و عضویت آن را نپذیرفته است.

انتشار این خبر با توجه به سوابق حکمتیار، واکنش‌های مختلفی را در داخل و خارج افغانستان برانگیخته است. این نوشتار در پی آن است تا ابعاد مختلف انتشار خبر حمایت حزب اسلامی از داعش را مورد واکاوی قرار داده و چرایی چنین اقدامی را به بحث بنشیند.

حادثه گروگان‌گیری در مرزهای شرقی کشور، واقعیتی تلخ بود که بیش از دو ماه به طول انجامید و علیرغم اینکه در ایام نوروز، ذائقه مردم عزیزمان را تلخ کرد اما پایانی نسبتاً خوشایند داشت که امید می‌رود با زنده بودن گروهبان جمشید دانایی فر این ماجرا ختم به خیر شود.

ماجرا به هفدهم بهمن ماه سال گذشته باز می‌گردد که پنج مرزبان ایرانی در منطقه «جکیگور» استان سیستان و بلوچستان ربوده شدند. دو روز بعد گروهکی موسوم به «جیش‌العدل» با انتشار تصاویر آنان، مسئولیت این اقدام تروریستی را بر عهده گرفت.

 با گذشت چند روز، گروهک مطالباتی مطرح نمود که نشان می‌داد میل و عجله چندانی برای شهادت مرزبانان ایرانی ندارد. از این‌رو تلاش‌های دیپلماتیک، امنیتی ـ اطلاعاتی و نیز میانجیگری‌های محلی با گروهک جیش‌العدل آغاز شد.

در این میان تحرکات ارزشمندی نیز توسط فعالان سایبری صورت گرفت. حاصل این تلاش‌ها کمپینی بین‌المللی با بیش از یک میلیون امضا برای آزادی مرزبانان ایرانی بود. نامه نگاری وزیر امور خارجه کشورمان با دبیر کل سازمان ملل و تقاضا برای ثبت آن به عنوان سند رسمی این سازمان را نیز می‌توان حرکتی در جهت بین‌المللی کردن موضوع ارزیابی کرد.

در جریان تلاش‌های صورت گرفته از جانب دولت ایران، گروهک مذکور در سوم فروردین ماه جاری طی بیانیه ای خبر از شهادت گروهبان جمشید دانایی فر داد ـ خبری که تاکنون سندی برای اثبات آن ارائه نشده و احتمال می‌رود که این مرزبان ایرانی هنوز زنده بوده و برای چانه زنی گروهک با کشورمان مورد استفاده تروریست‌ها قرار گیرد- و تهدید کرد که در صورت عدم برآورده شدن شروط، روز سیزدهم فروردین یکی دیگر از مرزبانان را به شهادت خواهد رساند.

انتشار این خبر منجر به بروز موجی از خشم عمومی شد و تجمعاتی مقابل نمایندگی‌های سیاسی دولت پاکستان با هدف اعمال فشار جهت همکاری برای آزادی مرزبانان ایرانی برگزار شد.
به علاوه رایزنی‌های دولتی و ریش سفیدان محلی و علمای اهل سنت به ویژه مولوی عبدالحمید شدت یافت و موجب شد تا گروهک بپذیردکه تا پایان مذاکرات به مرزبان‌ها آسیبی نرساند.

نهایتاً با پیگیری‌های صورت گرفته، مسئله تا حدود زیادی مرتفع شده است. البته هر چند چهار تن از سربازان از دست گروهک تروریستی موسوم به جیش‌العدل بدون برآورده شدن مطالبات آنان رهایی یافته و به آغوش گرم خانواده‌هایشان بازگشته‌اند، اما هنوز سرنوشت گروهبان جمشید دانایی فر در هاله ای از ابهام قرار دارد.

به نظر می‌رسد آنچه از خلال این حوادث شایسته توجه جدی است، عبرت‌های این ماجراست که می‌بایست با دقت نظر و تجزیه و تحلیل صحیح، راه‌گشای آینده و مانعی برای وقوع حوادث مشابه در کشورمان باشد.
نگارنده تلاش کرده است تا در این نوشته اجمالاً به این سؤال پاسخ گوید که چه باید ها و نبایدهایی می بایست برای جلوگیری از تکرار حوادث مشابه در مرزهای شرقی کشور و به طور خاص مرزهای استان سیستان و بلوچستان مد نظر قرار گیرند؟به زعم راقم این سطور موارد و محورهای ذیل در این خصوص قابل طرح و بررسی است:

 شناسایی قصورها و تقصیرها ؛ تنبیه مقصران

مرزهای شرقی کشور در طول تاریخ محل تاخت و تاز اقوام خارجی قرار داشته و محل مناقشه برای حکومت مرکزی بوده است. هر چند گذر زمان و پیشرفت‌های طبیعی بشربه تدریج این معضل را کمرنگ کرده، اما نمی‌توان و نباید منکر تلاش‌های سازمان یافته و هدفمند نیروهای نظامی کشور در کاهش ناامنی و افزایش چشمگیر ضریب امنیت منطقه سیستان و بلوچستان شد.

نیروهای نظامی کشور با تلاش فراوان، از خودگذشتگی و تقدیم شهدای فراوان از جمله شهید بزرگوار سردار شوشتری، توانسته‌اند در سال‌های اخیر ضریب امنیت منطقه شرق و به تبع آن کل کشور را به نحو چشمگیری افزایش دهند که این امر شایسته تقدیر و سپاس است؛ اما وقوع حادثه گروگان‌گیری توسط گروهک تروریستی جیش‌العدل هر چند کوچک و کم دامنه اما تلخ و گزنده است.

 به نظر می‌رسد قصور و تقصیرهایی رخ داده که برای پیشگیری از تکرار مجدد حوادثی از این دست می‌بایست آن‌ها را شناسایی و مورد توجه قرار داد.

  توجه به ظرفیت‌های منطقه ای جهت تأمین امنیت سیستان و بلوچستان

باتوجه به بافت مذهبی و قومی استان سیستان و بلوچستان و نقش تأثیرگذار بزرگان اقوام و روحانیون مذهبی، به نظر می‌رسد می‌توان ظرفیت‌های استان را در جهت تأمین امنیت این منطقه به میدان آورد و با کمرنگ کردن دامنه فعالیت‌های نظامی، از این امکان فرهنگی در راستای حفظ امنیت و به تبع آن تأمین منافع ملی به خوبی بهره برد.

در همین حادثه شاهد فعال شدن بزرگان اقوام محلی بودیم که در کنار توصیه های مولوی عبدالحمید، توانستند گروگان‌گیران را مجاب به تحویل مرزبانان به کشور نمایند.
اتکا به این ظرفیت‌ها می‌تواند راه سنگلاخ تأمین امنیت منطقه سیستان و بلوچستان را هموار نموده و هزینه این امر را به لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به نحو چشمگیری کاهش دهد.

حل بنیادین مسائل امنیتی شرق کشور

مسئلهامنیت امری چند بعدی و چند متغیری است. از این رو مواجهه تک عاملی با این مقوله نمی‌تواند به خوبی ابعاد مختلف معضل امنیت را شناسایی و آن را مدیریتنماید.
به طریق اولی موضوع امنیت مرزهای شرقی کشور را نمی‌توان به یک عامل ولو با اهمیت تقلیل داد. عواملی مانند عدم کنترل دولت‌های همسایه بر مرزهای غربی خود و مجاور با کشورمان، تحریکات و تحرکات قومی، مذهبی و جدایی‌طلبانه در دو سوی مرز، تلاش گروه های تکفیری جهت ایجاد انشقاق در وحدت مردم سیستان و بلوچستان، ضعف زیرساخت‌های امنیتی استان، ضعف بنیان‌هایاقتصادی منطقه، وضع نه چندان مناسب معیشتی مرزنشینان این استان و عواملی از این دست را می‌توان به عنوان مؤلفه های ناامنی استان سیستان و بلوچستان برشمرد.
تلاش برای رفع یا کاهش اثر این عوامل باید در رأس برنامه های دولت در منطقه سیستان و سایر مناطق مرزی قرار گیرد.

 توسعه اقتصادی استان سیستان و بلوچستان

همان‌طورکه اشاره شد مردمان ساکن مرزهای شرقی کشور عموماً به دلایل مختلف از جمله وضعیت جغرافیایی و اقلیمی نامناسب وضعیت اقتصادی مطلوبی ندارند. توسعه زیر ساخت‌های اقتصادی استان سیستان و بلوچستان در جهت بهبود وضع معیشتی مردم، اعطای امتیازات ویژه به بخش خصوصی جهت سرمایه گذاری در این استان و نهایتاًتبدیل این منطقه به منطقه ویژه اقتصادی (تجربه ای که در بانه کردستان اتفاق افتاده و نتایج مطلوب امنیتی به ارمغان آورده است) در راستای ارتقاء ضریب امنیت و نیز گره زدن امنیت به منافع اقتصادی مردم منطقه، اقداماتی استکه در این حوزه قابل عملیاتی شدن است.

 تغییر رویه سربازگیری و حرکت به سمت تربیت نیروی نظامی حرفه ای

براساس فیلم منتشره توسط گروهک گروگان‌گیر - که البته اصالت آن تأیید نشده -متأسفانه شاهد آن هستیم که مرزبانان در زمان حمله تروریست‌ها در وضعیت مناسب دفاعی و نظامی نبوده و غافلگیر شده بودند. حال آنکه نظامیان حرفه ای اهمیت حضور در چنین منطقه ای را به خوبی درک کرده و در مواجهه با شرایط مشابه ، واکنش احتمالاً قابل قبول‌تری نشان می‌دهند.

هر چند بخش قابل توجهی از بار امنیت کشور بر دوش سربازان است، اما بی شک نظامیان حرفه ای و آموزش دیده کارکرد مناسب‌تری در صحنه های حساس خواهند داشت. از این‌روبه نظر می‌رسد تغییر رویکرد نظام وظیفه به طور عام و سربازان شاغل در واحدهای مرزبانی به طور خاص در ممانعت از وقوع حوادث مشابه موثر باشد.

 تلاش بین‌المللی جهت مبارزه با افراط گرایی اسلامی


ازآنجا که همسایگان شرقی ما از وضعیت امنیتی خوبی در مرزهای غربی خود برخوردار نیستند و حوادث تلخ به وجود آمده در سال‌های گذشته معمولاً ریشه در بیرون از مرزهای کشورمان داشته‌اند، شایسته است تلاش‌های منطقه ای جهت تحکیم امنیت مرزها از جانب سه کشور ایران، پاکستان و افغانستان صورت گیرد ودر صورت لزوم با انعقاد قراردادهای نظامی و امنیتی، همکاری‌های مشترکی در جهت مبارزه با تروریسم و افراط گرایی دینی در مرزهای مورد بحث انجام شود.
همچنینمی‌توان تلاش‌هایی را از طریق سازمان ملل، سازمان همکاری‌های اسلامی و نیزکشورهای اسلامی منطقه از جمله ترکیه و عربستان در راستای حل معضل افراطی گری دینی در منطقه سازماندهی نمود.

 بروز ناامنی در مرزهای شرقی کشور امری قابل
مدیریت و اجتناب است که نیازمند اقدامات جدی پیشگیرانه و کنترلی در سطح داخلی، منطقه ای و بین‌المللی است.
بسیج ظرفیت‌ها و مقدورات موجود بی شک خواهد توانست عمق و دامنه فعالیت‌های تروریستی در این منطقه را مهار یا حداقل کاهش دهد. امید آنکه با اقدامات مدبرانه دولت تدبیرو امید، شاهد کاهش آلام امنیتی منطقه شرق کشور باشیم.